ناتوانی نهادها برای مهار هیولای اعتیاد

سلامت نیوز :اعتیاد به عنوان یک مساله اجتماعی روند افزایشی و صعودی دارد . متراکم، مزمن و پیچیده می‌شود و بر ناتوانی ما برای مقابله با این مسأله اجتماعی هم افزوده می‌شود. حتی اگر آمارهای رسمی دستگاه‌های مختلف را هم نپذیریم روند روبه رشد اعتیاد در گوشه و کنار شهر غیر قابل انکاراست.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، اعلام اعداد و ارقام متفاوت از این دغدغه مهم جامعه نشان می‌دهد که حالا مصرف مواد مخدر به در خانه تک تک ما رسیده و اعتیاد علاوه بر مردان، دانش‌آموزان، دانشجویان و زنان را هم تهدید می‌کند اما در این میان جای تحلیل داده‌های آماری و سپس سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در راستای مهار آن بیشتر احساس می‌شود.
دکتر «سیدحسین سراج زاده» پژوهشگری است که در این حوزه فعالیت داشته و اتفاقاً پزشک یا رواشناس هم نیست و جامعه شناس است و در عین حال علاوه بر پژوهشگر حوزه جامعه شناسی دین به عنوان پژوهشگر مسائل اجتماعی ایران از جمله اعتیاد هم شناخته می‌شود.
وی پژوهش‌هایی را برای ستاد مبارزه با مواد مخدر به عنوان تنها مرجع رسمی اعلام آمار در حوزه اعتیاد انجام داده است. با او درباره چرایی گسترش اعتیاد، وضعیت پژوهش‌های اجتماعی و مبنای علمی و دقت آمارهای ثبت شده در این حوزه به بحث و گفت و گو پرداختیم.
اعتیاد و مصرف مواد مخدر بدون شک یک مسأله مهم اجتماعی ایران امروز است. اثبات این ادعا چندان دشوار نیست. کافی است آمارهایی که اخیراً درباره خسارات ناشی از این پدیده و نیز آمارهایی را که از تعداد مصرف‌کنندگان ارائه می‌شود، در کنار دغدغه جدی جامعه از این مسأله قرار دهیم تا وسعت و اهمیت آن را دریابیم؛ اما در کنار این همه خسارات و آمارهای مختلف چرا این مسأله اجتماعی تا این حد فراگیر شده است؟
برای پاسخ به این سؤال می‌توان به مشکلات ساختاری، فرهنگی و اجتماعی اشاره کرد. اعتیاد و مصرف مواد مخدر در جامعه ایران مسأله تازه‌ای نیست.متأسفانه به دلایل تاریخی و فرهنگی از خیلی قبل درگیر این مسأله بودیم. حتی در اسناد تاریخی مواردی هست که از دوره صفویه مصرف مواد مخدر به عنوان یک مسأله مطرح شده بود. اینکه یکی از پادشاهان صفوی دستور العملی را تنظیم کرد که چطور با مصرف تریاک در بین سربازان برخورد کنند.
این نشان می‌دهد که مصرف تریاک در جامعه ما یک پیشینه تاریخی دارد و دلایل و علت‌های فرهنگی هم دارد. شاید متأسفانه به دلیل اینکه مواد مخدر بخصوص تریاک حداقل به صراحت مشروبات الکلی تحریم نشده یا در فرهنگ برخی جوامع شرقی و اسلامی از جمله ایران برداشت‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه مصرف تریاک مثل مشروبات الکلی حرام نیست.
بنابراین انگار تریاک به نحوی جایگزین مشروبات الکلی می شد. یعنی حسی که افراد می‌خواستند از سرخوشی با مصرف مشروبات الکلی بدست بیاورند. در فرهنگ این‌گونه جوامع تریاک جایگزین الکل شده است. بخشی از مردان خوشگذران این جوامع از این طریق حس سرخوشی بدست می‌آوردند که در فرهنگ ما هم وارد شده است. البته مصرف مواد مخدر جنبه‌های مصرف دارویی هم داشته و هنوز هم این تلقی وجود دارد که تریاک یک مسکن است.
مجموعه این دو زمینه تاریخی و فرهنگی باعث شده مصرف تریاک به عنوان یک رفتار خیلی نابهنجار در ذهنیت عموم مردم شکل نگیرد و شناخته نشود.
در شرایط فعلی اعتیاد همراه با خودش انواع آسیب‌های اجتماعی دیگری مانند طلاق و آسیب به فرزندان و بی‌خانمانی را به همراه دارد. به نظر می‌رسد در دوره‌های قبل آسیب اجتماعی اعتیاد به این گستردگی نبود؟
مصرف مواد مخدر بخصوص اعتیاد، عوارض و پیامدهای فردی و اجتماعی دارد. جنبه‌های فردی همیشه بوده، وابستگی به تریاک و هر نوع مخدری محدودیت‌هایی را برای فرد ایجاد می‌کند اما صورت‌های بیمارگونه‌ای که امروز با آن مواجه هستیم در گذشته به این اندازه نبود که دلیلش می‌تواند چند عامل باشد. یکی اینکه اعتیاد به این گستردگی نبود.
دوم اینکه اگر هم معتادی وجود داشته تأمین مواد مخدرش به این گرانی و دشواری نبوده است وقتی سیاست‌های کنترل قانونی جدی اعمال می‌شد مواد مخدر گران می‌شد. قبلاً مواد مخدر در مزارع کشت و برداشت می‌شد و کالای چندان گرانی نبود که معتادان مثل امروز به‌خاطر تهیه و دسترسی به مواد رفتارهای نابهنجاری را نشان دهند. به نظر می‌رسد میزان اعتیاد به مواد مخدر افزایش پیدا کرده و صورت‌های بیمارگونه آن هم زیاد شده است.
مواردی هم در گذشته وجود داشته و مصرف نوعا در طبقات بالای جامعه بوده و تا حدی مدیریت مصرف وجود داشته است. الان حالت‌هایی از اعتیاد پیش می‌آید که افراد آنچنان درگیر و گرفتار می‌شوند که مدیریت مصرف ندارند و بعد از تریاک به سمت مواد مخدر سنگین‌تر می‌روند به نحوی که فرد از انجام کارکردهای زندگی روزمره و خانوادگی عاجز می‌شود و به دنبال آن ممکن است شغلش را از دست بدهد یا کاری که انجام می‌دهد به دلیل گرانی مواد در حدی نیست که بتواند موادش را تأمین کند. یکی دیگر از دلایلش این می‌تواند باشد که شاید در گذشته اگر کسی هم معتاد می‌شد هر چند موادش به راحتی تأمین می‌شد و خیلی گران نبود اما تا حدی در زندگی خانوادگی به رسمیت شناخته می‌شد و حمایت‌های خانوادگی‌اش را از دست نمی‌داد اما الان وقتی اعتیاد صورت حادی پیدا می‌کند گاهی اوقات فرد حتی حمایت‌های خانوادگی و شغلش را از دست می‌دهد و همه این‌ها منشأ مشکلات جدیدتر می‌شود و به سمت رفتارهای نابهنجار می‌رود.
می توانیم بگوییم که جامعه ما آن‌طور که شایسته است، نتوانسته این موضوع را مدیریت کند؟ به عبارت دیگر چه اتفاقی افتاد که مصرف مواد همه گیر شده یا سن اعتیاد پایین آمده و یا چرا بین زنان و دانش‌آموزان و دانشجویان مصرف مواد را می‌بینیم؟
در وهله اول اجازه بدهید درباره آمار مصرف‌کنندگان مواد مخدر بحث کنیم. ما درباره مصرف مواد مخدر اعتیاد آمار درست و دقیقی نداریم هر چیزی که گفته می‌شود برآوردهایی است که ارائه می‌شود. البته برآوردها می‌تواند مبنا و قابل اعتنا باشد اما امروز اگر بگویند چه تعداد معتاد در کشور وجود دارد من فکر نمی‌کنم کسی بتواند عدد درست و واقعی را ارائه کند. اطلاعاتی که ما درباره مصرف مواد مخدر داریم بر اساس برآوردهایی است که از برخی منابع صورت می‌گیرد.
مثلاً فرض کنیم آمار اعتیاد را نسبت به تعداد افرادی که به مراکز ترک اعتیاد مراجعه می‌کنند، بسنجیم یا با نسبت‌هایی می‌توان برآورد کرد که تعداد معتادان چقدر است یا برخی از تحقیقاتی که درباره گروه‌های خاص مثل دانش‌آموزان و دانشجویان انجام می‌شود، می‌توان برآوردهایی داشت چون دانش‌آموزان و دانشجویان گروه هایی هستند که با اطمینان بیشتری می‌توان تحقیق پیمایشی و پرسشنامه را اجرا کرد. بنابراین برآوردهایی از مصرف مواد در بین این گروه‌ها داده می‌شود. اما همه این‌ها برآورد است در نتیجه اگر صحبت از شیوع بیشتر اعتیاد در بین برخی گروه‌های خاص می‌کنیم یا بر اساس این برآوردها است یا بر اساس علت‌هایی است که موجب مصرف و اعتیاد می‌شود.
مثلاً در جامعه‌ای که مصرف مواد مخدر بخشی از زندگی اوقات فراغت گروه‌هایی از جامعه شده، دسترسی به مواد وجود دارد، قباحت فرهنگی مصرف از بین رفته، بیکاری و سرخوردگی‌های اجتماعی و فشارهای روانی زیاد شده احتمال مصرف مواد مخدر افزایش پیدا می‌کند. به هر حال راه‌های گذران اوقات فراغت و سرخوشی‌هایی که قبلاً در جامعه بوده الان با محدودیت‌هایی مواجه است مثل برگزاری مراسم جشن و کارناوال‌های شادی که گروه‌هایی از جامعه یا بخش قابل توجهی از جامعه به آن نیاز دارند.
درگیر شدن زنان در مسأله اعتیاد را چگونه می‌توان تحلیل و ارزیابی کرد؟ اعلام می‌شود اعتیاد زنان نسبت به یک دهه قبل 10 درصد افزایش یافته است. داستان سن و زنان مقداری به حذف یا کمرنگ شدن تفاوت‌های جنسیتی برمی‌گردد.
وقتی تفاوت‌های جنسیتی کم می‌شود الگوهای رفتاری صرفا مردانه صورت‌های زنانه‌اش هم پیدا می‌شود. البته کمتر شدن تفاوت‌های جنسیتی جنبه‌های منفی و مثبت دارد. مثلاً فوتبال فقط ورزش مردانه بوده اما امروز فوتبال زنانه هم داریم چون تفاوت‌های جنسیتی سنتی در جامعه از بین می‌رود. این را ممکن است مثبت ارزیابی کنیم اما از آن طرف وقتی تفاوت‌های جنسیتی کم شد جنبه‌های منفی هم خودش را نشان می‌دهد و به تبع آن نسبت زنان در جرم افزایش پیدا می‌کند. قبلا جرم عمدتاً رفتار مردانه بود و جرایم خاصی به عنوان جرایم زنانه تعریف می‌شد امروز بتدریج با از بین رفتن تفاوت‌های جنسیتی اگرچه هنوز به برابری نرسیده ولی نسبت زنان در بین جرایم نیز افزایش پیدا کرده است.
این کم شدن در همه حوزه‌هایی که صرفاً مردانه بود اثر خودش را نشان می‌دهد. کما اینکه در گذشته کمتر زنانی را می‌دیدیم که سیگار بکش 
Let's block ads! (Why?)

ناتوانی نهادها برای مهار هیولای اعتیاد


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog