مورد عجیب لباس‌های رژه‌ی ایران در المپیک!

فرانک مجیدی: رقابت برای ورزشکاران کشور ما در مسابقات مختلف، همیشه دشوارتر از ورزشکاران بسیاری دیگر از کشورهاست. این درست است که ورزشکاران خارجی، تلاش خارق‌العاده‌ای برای رسیدن به سطوح بالای قهرمانی انجام می‌دهند، اما رقابت نابرابر ما، از بدیهی‌ترین امکانات و لازمه‌ها شروع می‌شود. از نبود زمین تمرین کافی، از نبود لباس‌های تمرین، از کمبود توپ، دوچرخه، پیست، کفش، از نبود اردوهای تدارکاتی و از عدم اختصاص بودجه‌ی کافی. ما در رشته‌های فراوان المپیکی، سهمیه‌های ناچیزی داریم و تعداد ورزشکاران‌مان، قابل مقایسه با کشورهای قدرتمند در زمینه‌ی ورزش نیست.
اما هنوز سهمیه کسب می‌کنیم. این، شبیه معجزه است ولی با تمام سختی‌ها و محدودیت‌ها، هنوز جوانان و مربی‌هایی هستند که برای مهم‌ترین رقابت‌های جهانیِ رشته‌شان تلاش می‌کنند و دلسرد نمی‌شوند. این خودش یک درس انگیزشی است، داستانی که باید گفت و شنید، اما خب، ما حافظه‌ی ضعیفی داریم. خیلی از این قهرمان‌ها، زود فراموش می‌شوند و چون صندوق رفاهی‌ای برای رشته‌های غیر از فوتبال، پیش‌بینی نشده، در گمنامی و سختی می‌مانند. کسانی‌که در ایران راهی جز فوتبال را برای ورزش انتخاب می‌کنند، جسارت ستودنی‌ای دارند و انگیزه‌ای پولادین‌تر. چرا که صبوریِ بسیار می‌طلبد که در سال‌ههای طلایی جوانی، مردم کشورت تو را در روزهای محدود المپیک به یاد آورند و باز از یادت ببرند. ما اینطور هستیم. نمی‌شود کتمان‌ش کرد!

ورزشکاران ما با کوهی از اراده، کسب سهمیه می‌کنند و وارد این رقابت‌های مهم می‌شوند. این انتظار بالایی نیست که برای همین عده‌ی معدود، تسهیلات مناسبی در نظر گرفته شود و تلاش شود لوازم و شرایط را برای یک نمایش خوب، فراهم کرد. این بودجه‌ی موهوم نامعلوم، برای ده‌ها ورزشکارِ دیگر صرف نشده ولی باید چیزی باشد که برای همین چند ده نفر، خوب صرف‌ش کرد. چیزی که ما در روزهای اخیر دیدیم، یک توهین به تمام کسانی که چندین سال با چنگ و دندان برای این سهمیه‌ها جنگیده‌اند و همچنین به ملت ایران و پرچم‌مان بود. هر چه که باشد و نباشد، تا قرار است خون میهن‌پرستی‌مان به جوش آید، همه نطق‌هایی آتشین در بابِ تمدن چند هزار ساله می‌کنند و سرزمین کهن و این حرف‌ها. اما خب، این یک نمونه‌ی عالی از این است که این موضوع، فقط در حد حرف باقی می‌ماند.
ایرانیان از زمان هخامنشیان تا پایان حکومت قاجار، لباس‌های متنوعی به تن کرده‌اند. از شمال تا جنوب ایران و از غرب تا شرق این سرزمین، قومیت‌های ایران همگی لباس‌های محلی چشمگیری دارند که رنگین‌کمانی از رنگ و طرح و نماد و تنوع است. در هیچ‌یک از لباس‌های ما، نمونه‌‌ی زشتی یا عریانی وجود نداشته است. اما ناگهان از لباسی برای رژه‌ی ورزشکاران کشور ما رونمایی می‌شود که در بی‌قوارگی و کج‌سلیقگی نظیر ندارد.

من طراح لباس نیستم، در این زمینه هم هرگز تحصیلاتی نداشته‌ام، اما همیشه یکی از علایق‌م در اینستاگرام، دنبال کردن مد و طراحی‌های لباس و جواهرات برندهای برتر جهان بوده و هست. نیازی به دانش گسترده در زمینه‌ی طراحی لباس نیست که بدانی لباس‌ها بسیار بدرنگ، بی‌تباین، بددوخت و فاجعه‌بار هستند. جای شرمندگی فراوانی برای ماست که مدیران کشوری چندهزار ساله، حتی فکرش را بگنند که لباس نمادین ورزشکاران‌شان، در عرصه‌ی بین‌المللی باید این چیزِ نفرت‌انگیز باشد. عصر آن روز، شبکه‌ی خبر با مسئول روابط عمومی کمیته‌ی المپیک در ایران مصاحبه کرد. شاهکاری از ربط دادن بی‌ربط‌ترین مسائل بود. این‌که رنگ آبیِ لباس‌ها، نماد رنگ آبی خلیج همیشگیِ فارس و کاشی‌های مسجد شیخ لطف‌الله است و طرح اسلیمی نماد فلان چیز و… مثل این‌که سیاست اولیه در برابر انتقادات این بوده که همین است که هست! مردم را چه به نظر دادن؟! ما خیلی هم خوب مدیریت کردیم!
مدتی بعد از اعتراضات و فضای گریه‌آور و خنده‌دار این رونمایی، خبری می‌خوانم که تمام لباس‌های ورزشکاران کره، قابلیت دفع حشرات را دارد که از ورزشکاران و تیم‌های‌شان در برابر ابتلا به ویروس زیکا محافظت کند. ارزش متفاوتی که دو کشور، برای قهرمانان ملی خود قائل می‌شوند، دردناک است.

کمی بعد از خانم مهناز آرمین، طراح این چیزهای تن آن مانکن‌ها، رونمایی شد. نامی که هرگز در صنعت مد و طراحی لباس در ایران نشنیده بودم و تنها اشکال لباس‌ها از دید ایشان، مانکن‌های نامناسبی بود که لباس روی آن‌ها رونمایی شده و این‌که مردم بیکارند. البته من قبول دارم که در ماه‌های اخیر، حملات اینستاگرامیِ ایرانی‌ها بی‌ادبانه و ضد فرهنگی بوده است، اما موضوع پایِت یا حمله‌ به پیج دختر اوباما، با موضوع داشتن حداقل سطح درک از انتخاب لباس متفاوت است! برای من جالب است که بدانم کمیته‌ی المپیک، چه روندی را برای انتخاب طراح طی کرد، کِی فراخوان داد، مصوبه‌ی بودجه‌ی اختصاص‌داده شده به این کار چه مبلغی بوده و واقعاً چقدر برای این امر خرج شد.
اما سوای این‌ها، باور دارم، حتی زشت‌تر از این‌که یک مدیر ورزشی فکرش را بکند که آن به‌اصطلاح لباس‌ها، می‌تواند نماد مناسب نمایش ایران باشد، حداقل تواناییِ لازم را برای عذرخواهی نداشته‌باشد. تفاوت یک مدیر خوب با کسی که تنها ادعای این عنوان را دارد، دقیقاً در همین موضوع است. این‌که مسئولیت‌های اشتباهات را به عهده بگیری و برای این عنوان و مسئولیت و مردم، این‌قدر احترام قائل شوی که بگویی انتخاب ما یک اشتباه محض بود. از این اتلاف وقت و هزینه، متأسفیم. اما همین‌قدر، تا حالا که این پست را می‌نویسم، با الفاظ دقیق، به عمل نیامده‌است.

این ماجرا، هرچند جنبه‌های تلخی داشت که به نظرم نباید هرگز فراموش‌ش کنیم و به مزاح از کنارش بگذریم، اما یک قضیه‌ی مثبت در دلِ خود را مجدداً اثبات کرد: ق درت اصرار و خواستن، در شبکه‌های اجتماعی را. هرچند که ما عذرخواهیِ رسمی‌ای از مسئولان کمیته‌ی المپیک نشنیدیم و احتمالاً هرگز هم نخواهیم شنید، ولی بسیاری از ما مصرانه آن‌قدر این موضوع را در تلگرام و اینستاگرام وتوییتر و فیس‌بوک و سایر شبکه‌ها مطرح کردیم تا تغییر لباس، میسر بشود. طراحانی با توجه به موقعیت حرفه‌ای و احساسیِ مناسب ایجاد شده در قبال این موضوع، سریعاً دست به کار شدند و هشتگ «انتخاب من» به‌سرعت بین کاربران رواج یافت تا سلیقه‌ی یک ملت به مسئولان کمیته‌ی المپیک دیکته شود.
موفق‌ترین طرح‌ها، از آن آقای «کامران بختیاری» است. ساعاتی است که اعلام شده یکی از سه طرح او، با کمی تغییرات به عنوان لباس رسمیِ رژه‌ی ورزشکاران پذیرفته شده‌است. شاید این ایده‌آل‌ترین طرح از دید برخی نباشد، اما من گمان می‌کنم برای مایی که به کفِ زشتیِ ممکنه برای انتخاب لباس سقوط کرده‌بودیم، این طرح‌ها یک جهش بلند و آبرومندانه است. اقلاً اِلِمان‌های ایرانی دارد و نشانی از این کشور در آن هست.

برخی از خوانندگان ممکن است بگویند که «نه همین لباس زیباست، نشان آدمیت». بله، مسلماً نیست، اما تا وقتی که سخنی نگوی، دقیقاً همین لباس، بیانگر فرهنگ و ارزش‌ها و دیدگاه های ما خواهد بود. لباس، نه نماینده‌ی کامل شخصیت، اما نماینده‌ی بخش مهمی از شخصیت و پیشینه‌ی افراد است. من هم مثل هر هموطن دیگر، برای ورزشکاران سختکوش میهن‌م در راه دشوار المپیک، آرزوی بهترین نتایج را دارم. با تمام بی‌مهری‌ها، آن‌ها فرزندان خاک ما و نماینده‌ی کشوری هستند که بسیار دوست‌ش می‌داریم!
نوشته مورد عجیب لباس‌های رژه‌ی ایران در المپیک! اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

مورد عجیب لباس‌های رژه‌ی ایران در المپیک!


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog