من چقد خفنم...

از زمانی که یادم میاد  برای هیچیزی که میخاستم ابتدا سعی میکردم که یه جوری سیگنال بدم که بهم بدن اون چیز رو بعدش که میدیدم توجهی نمیشه
میرفتم و سیگنال واضح تری رو میدادم
بعدش بازم اگه نمیشد میرفتم و مستقیم میگفتم من فلان چیز رو میخام
بعدش که بازی رو شده بود
با دلایل مختلف مخالفت میشد با درخواستم
در اینجا من از اهرم بسیار قدرتمند قهر استفاده میکردم
تا قهر میکردم
میومدن قربون صدقه ام میرفتن
بوسم میکردن
و به خواسته هام تن میدادن
لذا سیستم تربیتی خانوادگی من 
منو به این سمت برد که هرچیزی که میخاستم باید ناز کنم که یکی بیاد نازم رو بکشه و بهم اون چیز رو بعد از کشیدن نازم بده
یعنی انگار خانواده من دوس داشتن ناز منو بکشن
و یجوری از اینکه نازم رو میکشن لذت میبردن
خب مسلما من نیز دوس داشتم و دارم نازم کشیده بشه دیگه
به هر حال
ما ناز نازی رشد یافتیم
در ادامه نیز هر چیزی در جوامع مختلف خواستم به همون ترتیب عمل کردم
سیگنال،سیگنال قوی تر،درخواست مستقیم،قهر و در نتیجه هلو بپر توی گلو
این چنین شد که تمامی کارها با ناز پیش رفت
و من هم که از همون روز اول قشنگ به عنوان استاد بزرگ ناز کردن عرض اندام کرده بودم 
تونستم از این توانایی و مهارت استفاده کنم و قلل موفقیت رو هی پشت سر بزارم
ناز کردن جواب ترین کار دنیاست
کاش اونایی که بلد نیستن میرفتن یاد میگرفتن 
تمامی مشکلات به طرز معجزه آسایی حل میشه
من چون همیشه ناز میکردم هیچ وقت احساس نکردم که کار خفنی دارم انجام میدم
تا اینکه در جمع دوستانی قرار گرفتم که دیدم واسه حتی ادامه حیاتشون واسه جای خوابشون واسه مجالی برای دیدن پدر و مادرشون واسه دفاع از کمترین حقوق انسانیشون و...
مجبور بودن به روش غیر بهینه تلاش بدون غر زدن  تمسک بجویند
امروز یکی از دوستان منو متوجه این موضوع کرد
که منی که ناز نازی ام
خیلی خفنم و پس از درک خفونت قضیه
به طور غیرمستقیم ازم درخواست کرد که این بدبخت بیچاره های احمقی که تلاش رو پیشه کردند از خواب غفلت بیدار کنم
و به این طریق سنگی رو از جلوی پای جامعه بشری بردارم
منم خب چیکار میکنم در همچین موقعیتی؟؟؟ آفرین
ناز میکنم
اون دوستم هم نازم رو کشید
منم قبول کردم اگه حوصله داشتم این لطف رو در حق بشریت بکنم
بزا بگن وقتشو تلف کرد
منت میزارم بر سر جامعه
میکنم این کارو
به هرحال باید نازم کشیده میشد که دوستم به نیابت از کل بشریت این کارو کرد الغرض
ناز کردن امری پسندیده
جواب 
و پیشه من است اگه یه وقت برخی از دوستانم رو کم میبینم یا نمیبینم و باهاشون دیگه ارتباطی ندارم
ناشی از این نیست که عقیده دارم دور بودن از من بهشون کمک بیشتری میکنه یا مشغله ای هست یا خدای نکرده حوصلشون رو ندارم و نسبت بهشون دغدغه ای ندارم
نه
دارم ناز میکنم
نازم رو بکشید
بازم میتونیم با هم دوست باشیم و خوش بگذرونیم من اینجور خفنی هستم کلا...

من چقد خفنم...


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog