دلایل سردی روابط بعد از ازدواج
بیشتر دختران و پسرانی که عقد میکنند تمام این دوران را با این تصور میگذرانند که پس از ازدواج و زندگی مشترک هم، آن چنان که در #دوران_نامزدی و عقد شاد و پر از هیجان و کشش به سمت هم بودند با یکدیگر روزگار میگذرانند. اما در بیشتر مواقع آنچه انتظار دارند اتفاق نمیافتد و با فروکش شدن عشق، زندگی آنها پس از مدتی به سمت سردی و رخوت میرود. ابتدا باید این را یادآور شویم شاید شما برداشت غلطی از لفظ عشق داشتهاید. شاید عشق را خلاصه در محبت زبانی و بودن دایم در کنار یکدیگر میدانستید و حالا و حالا که یک زندگی عادی را شروع کردهاید دچار یأس و ناامیدی شده و زندگیتان را در ورطه نابودی میبینید. عشق #دوران_عقد با آنچه در #زندگی_مشترک است تفاوتهایی دارد و شما باید این تفاوت را بپذیرید تا آرامشتان بهم نخورد. این فروکش کردن عشق و هیجان به معنای کم شدن آن نیست. در حقیقت پوسته عشق شما در دوران پس از ازدواج تغییر کرده و با ظاهری دیگر خودش را نشان میدهد. پس اگر در ظاهر، بعضی مسائل مانند پیامکهای عاشقانه هر روز، گل خریدنهای هر هفته و... کمتر شده این را به پای کم شدن عشق نگذارید اما اگر واقعا آنچه از عشق و محبتی که باید بین زن و شوهر پس از شش ماه ازدواج باشد در زندگی شما نیست جای کمی نگرانی وجود دارد و باید دلایل کم شدن عشق پس از #ازدواج را بررسی کنید تا ببینید کدام موارد شامل حال شما شده است: • آسودگی خیال اخلاق بیشتر ما این است تا سودای رسیدن به چیزی یا کسی را داریم هر کاری میکنیم تا به آن برسیم اما همین که خواستن به اجابت رسید دیگر خیالمان راحت شده و تلاشی برای حفظ آن نمیکنیم. همه مشکلات ما به خصوص در امر ازدواج این است که وقتی وصل یار صورت میگیرد دیگر برای حفظ یار کاری نمیکنیم. در نتیجه زندگی در رکود و سردی قرار گرفته و خالی از هر هیجانی میشود. این مواقع به جای آنکه تلاش کنیم با خلاقیت، صبوری و گذشت زندگی را مانند نهالی که قرار است به درختی تنومند تبدیل شود پرورش دهیم آن را به حال خود رها کرده و در طوفان مشکلات تنهایش میگذاریم. در این شرایط دیگر زن و شوهر مانند دوران عقد به ظاهر خود نمیرسند. آن روزها خانم ساعتی را جلوی آینه میگذراند تا رنگ لباسش با رنگ آرایشش هماهنگ باشد اما این روزها بیشتر بوی لباس تنش با غذایی که در حال پخته شدن است هماهنگ است. همین طور آقایی که این روزها باید به زور او را به حمام فرستاد در دوران عقد بوی ادکلنش همه جا را پر میکرد. پس ببینید این آسودگی خیال از رسیدن به هم، چقدر تبعات منفی دارد در حدی که مرد ترجیح میدهد برای برخی نیازهای خود دست به خطا زده و با زنی دیگر ارتباط برقرار کند تا چهرهای زبیا، جذاب و عاشق ببیند نه خانمی عبوس و درهم! و خانم هم ترجیح میدهد به جای نشستن روبروی همسر و صحبت با او، زمانهای زیادی را در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بگذراند تا به قول خودش ریخت شوهرش را نبیند. • نابلدی در مسائل جنسی اشتباهی که بعضی از دختران جوان میکنند این است که در دوران عقد هر آنچه از جذابیتهای جنسی و مناسبات آن دارند را بدون هیچ کم و کاستی از خود رو کرده و همسر خود را خیلی زود از همه چیز سیراب میکنند. در حقیقت چنین خانمهایی هیچ چیزی را برای دورانی که زندگی مشترکشان را شروع میشود نگه نمیدارند و از آنجایی که مسائل جنسی یکی از مهمترین مولفههای عشق و محبت است در اینجا با چالشی به نام رکود مواجه شده و به دنبال آن سردی حاصل میشود. پس یک خانم باید بلد باشد چگونه همسرش را در مسائل جنسی علاوه بر ارضا کردن همیشه مشتاق و خواستار نگه دارد. این مسئله امری مهارتی است که باید در الویت آگاهی و کسب دانش یک زن و شوهر چه در دوران عقد و چه پس از سالها زندگی قرار بگیرید. اینگونه دیگر زن و شوهر حتی پس از بیست سال زندگی مشترک نه دچار سردی میشوند نه عشقشان خاموش میگردد. • زیادهروی در "ما" شدن وقتی دختر و پسری مهارت زندگی کردن را یاد نگرفته و وارد زندگی مشترک شوند گاهی از سر عشق زیاد یا هیجان شیرین دوران عقد و روزهای ابتدایی زندگی مشترک چنان در یکدیگر ذوب شده و دیگر خود را نمیببیند که به قول معروف میشوند یک روح در دو بدن. اما اصلی است که میگوید اگر استقلال شخصیتی ما حفظ بشود جذابیت واقعی هم خودش را نشان میدهد. یعنی خانم و آقا به خود، علایق و سلیقههایی که دارند احترام گذاشته و به این دلیل که عاشق دیگری هستند خود را از زندگی محو نکنند. نگران دور شدن از یکدیگر نباشید چرا که این امر باعث میشود برای یکدیگر جذابیت بیشتری داشته باشید. به این فکر کنید اصلا چه شد عاشق یکدیگر شدید. از همین استقلال شخصیت طرف مقابل و خلقیات خاص بود که به یکدیگر جذب شده و یکدیگر را انتخاب کردید. آن موقع نه یک روح و دو بدن در کار بود و نه محو شدن یکی برای اثبات عشق خود به دیگری. در حقیقت استقلال شخصیت باعث ایجاد احترام و علاقه میشود و همین امر برای زن و شوهر کشش و جذابیت ایجاد میکند. البته این گزینه نباید با خودخواهی زوجین یکی دانسته شود. • نداشتن مهارتهای زندگی این گزینه بسیار مهم است. #مهارتهای_زندگی به شما میگوید چطور باید در زندگی مشترک با همسرتان برخورد داشته باشید، هنگامی که عصبانی است چه رفتاری کرده و اگر خودتان با مشکلی برخورد کردید چگونه آن را با همسرتان مطرح کنید. در حقیقت مهارتهای زندگی به ما می آموزد در چالش برانگیزترین شرایط زندگی چگونه سازگارانهترین و در عین حال موثرترین برخورد یا رفتار را داشته باشید. این مهارتها که از طریق کارگاههای آموزشی یا کتابهای خودیاری قابل یادگیری است اگر جدی گرفته نشود نتیجهاش شکست در برابر کوچکترین مشکلات زندگی، خم شدن در برابر ناچیزترین بگو مگوها و جدایی برای واهیترین دلایل است. مهارتهای زندگی به شما میگوید چه کنید تا سردی به سراغ زندگیتان نیاید. به شما پیشنهاد میدهد اشتراکاتی با همسرتان داشته باشید و در فعالیتهایی با یکدیگر شریک شوید. احساسات خود را بروز داده و اگر دلخوری و یا کدورتی پیش آمده حل و فصل کنید قبل از اینکه به کینه تبدیل گردد. در یک خانواده که مهارتهای زندگی در آن جایی ندارد سردی و خاموش شدن عشق خیلی سریع جای خودش را باز کرده و اثرات منفی خودش را میگذارد و این امر هر زن و شوهری را مجاب میکند با دست پر یعنی نهایت کسب آگاهی از مهارت زندگی زیر یک سقف بروند تا مبتلا به چنین مسائلی نشوند. یادتان باشد درصد بالایی از خیانتها و از هم گسستن زندگیها به دلیل همین سردیها حاصل میشود. پس با بالا بردن آگاهیهای لازم و تلاش زندگیتان را با گرمای عشقی همیشگی سر پا نگه دارید.