آیا یادگیری چند زبان به طور همزمان کار درستی است؟ ( + چرا باید زبان فرانسوی را یاد گرفت؟)

این تابستان خوشبختانه برای اولین بار در شهر ما کلاس‌های زبان فرانسه برگزار شد و من از فرصت استفاده کردم و در این کلاس‌ها شرکت کردم.
فکر نمی‌کنم چیزی به اندازه یادگیری یک زبان جدید برای انسان لذت‌بخش باشد! اما چیزی که من قبل از شروع کلاس‌ها نگرانش بودم این بود که این زبان تقریباً پنجمین زبانی می‌شود که من (و تقریباً همه ایرانی‌ها) با آن درگیر می‌شوم. فارسی به عنوان زبان مادری، انگلیسی به عنوان زبانی که بیش از ۱۵ سال است یا کلاس می‌روم یا آن‌را تدریس می‌کنم و رشته دانشگاهی من هم به حساب می‌آید، عربی به عنوان زبانی که اولین علاقه من بوده و هست و تا حد قابل قبولی با آن آشنا هستم، ترکی به عنوان زبانی که از طرق مختلف یک چیزهایی یاد گرفته‌ام و حالا زبان فرانسه!
سؤالی که مطرح است این است که:
آیا آشنایی با چند زبان، اختلالی ایجاد نمی‌کند؟
در این مورد، برخی توضیحاتی که از دروس رشته زبان، دوره‌های آشنایی با عملکرد مغز و اینترنت در ذهنم جمع‌آوری کرده‌ام را بیان می‌کنم:
دقت کنید که ما اختلالی داریم به نام زبان‌پریشی یا Aphasia یا آفازی که البته بیشتر به آن نوع بیماری گفته می‌شود که به خاطر آسیب مغزی رخ می‌دهد (مثلاً بر اثر سکته مغزی) و کاربر امکان تکلم ندارد. اما این اختلال را من در کودکی که پدر و مادرش هندی بودند و در ایران زندگی می‌کردند و او را به کلاس زبان انگلیسی فرستاده بودند دیده بودم. یعنی در سنین کم که هنوز بخش ورنیکه و بروکا (که مسؤول صحبت و درک صحبت هستند) در مغز به طور کامل رشد نکرده، بچه درگیر سه زبان مختلف شده بود: هندی، فارسی و انگلیسی! همین باعث شده بود دچار زبان‌پریشی شود و خیلی از کلمات را جابه‌جا به کار ببرد! از بس کلمات را جابه‌جا گفته بود و بقیه خندیده بودند، ترسیده بود و دیگر به هیچ وجه صحبت نمی‌کرد! کلی روانشناسی و زبان‌شناسی کردند تا دوباره راه افتاد!
پس به نظر می‌رسد یادگیری همزمان چندین زبان در کودکان، کار خطرناکی باشد! اما در سنین بالاتر این مشکل به این شدت رخ نمی‌دهد، اما مشکلاتی مانند مشکل «تداخل زبانی» یا Language Interference در این حالات دور از ذهن نیست. شما وقتی زبان‌هایی را یاد می‌گیرید که ریشه‌های یکسان دارند معمولاً دارای شباهت‌هایی هستند که همین شباهت‌ها مشکل‌ساز می‌شوند. (مثلاً زبان انگلیسی و فرانسوی) تداخل زبانی امری کاملاً طبیعی و در برخی مواقع غیرقابل‌اجتناب است، اما خوشبختانه بعد از مدتی قابل حل است.
پیشنهاد می‌شود که زبان‌هایی که ریشه‌های یکسان دارند را به طور همزمان یاد نگیرید. من انگلیسی را به حدی رساندم که درک آن تقریباً مانند زبان مادری‌ام راحت (یعنی بدون نیاز به پردازش زیاد در مغز) بشود و سپس به سراغ فرانسوی رفتم اما در همین کلاسِ ما، جوانی هست که دقیقاً بعد از کلاس فرانسوی، کلاس انگلیسی دارد! این نوع یادگیری ممکن است تا حدی اختلال ایجاد کند.
در جایی آمده است که:

از نظر تئوری ذهن شما اگر دو فعالیت را با هم انجام دهد نسبت به زمانی که یکی از آن فعالیت ها را به تنهایی انجام می دهد عملکرد ضعیف تری دارد. پس می توان گفت هنگامی که شما دو زبان را با هم یاد می گیرید مقایسه در ذهنتان صورت می گیرد و باعث می شود که عملکردتان تنزل پیدا کند. اما اگر زمان کافی برای کار داشته باشید این مشکل چندان شما را آزار نخواهد داد. اما در پایان باید گفت اگر شما زمان کافی دارید یادگیری چندین زبان همزمان برایتان میسر است اما بهتر است زبان هایی را انتخاب کنید که دارای ریشه های متفاوت باشند.

یک مقاله خوب در این زمینه، این مقاله است:
How to learn more than one language at the same time?
در این مقاله نکاتی آورده شده از جمله اینکه:
- برای یادگیری چند زبان، عجله نکنید!
- برای یادگیری بیش از دو زبان به طور همزمان اقدام نکنید! یادگیری بیش از دو زبان، ساختار گرامری که در ذهن شما باید ساخته شود را خراب می‌کند.
- اگر لازم است دو زبان را به طور همزمان یاد بگیرید، دو زبان را که به هم شبیه نباشند انتخاب کنید.
 
یک اصل هم در تحقیقات اثبات شده و آن اینکه شما هر چه زبان بیشتری یاد می‌گیرید، یادگیری زبان جدیدتر برای شما آسان‌تر می‌شود. من این را الان در کلاس زبان فرانسوی درک می‌کنم. به طور مثال به محض اینکه استاد یک گرامر از این زبان را بیان می‌کند من به یکی از زبان‌های قبلی نگاشت می‌کنم و تا آخر می‌فهمم جریان از چه قرار است...
از طرفی، با توجه به اینکه ما در ایران معمولاً نمی‌خواهیم با زبان‌هایی که بلدیم صحبت کنیم، بلکه فقط برای Listening (درک شنیدار) نیاز داریم، به نظر می‌رسد مشکل خاصی در یادگیری زبان‌های بیشتر وجود نداشته باشد.
 
به هر حال، پیشنهاد نهایی این است که در یادگیری چند زبان عجله نکنید. اجازه دهید زبان اول تا حد قابل قبولی پیش برود و سپس به سراغ زبان بعدی بروید.
زبان‌هایی که پیشنهاد می‌شود شما به عنوان یک ایرانی‌زبان آن‌ها را به مرور یاد بگیرید، این‌ها هستند:
- انگلیسی - عربی - ترکی - فرانسوی
 
چرا باید زبان فرانسوی را آموخت؟
اینکه چرا من برای آشنایی با زبان فرانسوی اقدام کردم، به خاطر یک حقیقت است و آن اینکه: حتماً می‌دانید که در سال‌های حکومت پهلوی، بسیاری از فرهیختگان ایرانی به فرانسه سفر می‌کردند و فرانسوی‌ها نیز در ایران رفت و آمد بسیار داشتند. همین موضوع باعث شده است که بسیاری از کلمات فارسی از زبان فرانسه وارد شوند. ما به عنوان یک فارسی‌زبان باید بدانیم که ریشه کلمات زبانمان چیست. همین کمک بسیاری در درک معنی عبارات و همینطور نگارش بهتر می‌کند.
به طور مثال، برای من خیلی جالب بود که در همین چند جلسه اول، متوجه شدم که مثلاً کلمه «بانو» یک کلمه فرانسوی است! همینطور کلمه «مانتو». یا مثلاً جالب است که کلمه «شانس» تلفظ فرانوسی کلمه Chance است! (فرانسوی‌ها Ch را همیشه «ش» تلفظ می‌کنند) شما با یادگیری زبان فرانسه متوجه می‌شوید که خیلی از کلمات فارسی از زبان فرانسوی وارد شده‌اند. اصلاً جالب است که ظاهراً اصطلاح «کیه؟» یک اصطلاح فرانسوی است! فرانسوی‌ها برای اینکه بگویند «او کیست؟» می‌گویند: Qui est?‎ تلفظ آن به این صورت است: کی‌یِس؟ (مثل اصفهانی‌ها) Qui همان «کی» در فارسی ما است!
این کنجکاوی من در یافتن ریشه کلمات، تازگی ندارد! یادتان هست حدود ۱۰ سال پیش داستان کلمه «مزون» را گفتم؟ قریب به یک ماه من دنبال ریشه کلمه «مزون» می‌گشتم و نهایتاً فهمیدم این کلمه فرانسوی است و داستان جالبش را اینجا بیان کردم: داستان کلمه مزون؛ مزون به چه معناست؟
آیا زبان فرانسوی سخت است؟
یک چیز که ظاهراً همه زبان‌شناسان می‌دانند این است که زبان فرانسوی بی‌قاعده‌ترین زبان دنیاست!!! یعنی شما به محض اینکه می‌آیید در ذهنتان یک قاعده برای یک جمله یا مثلاً اعداد بسازید، یک دفعه با یک حالت جدید از آن روبه‌رو می‌شوید! مثلاً جالب است بدانید که تقریباً در همه زبان‌ها اعداد صفر تا ۲۰ بی‌قاعده هستند و بقیه روی ریل می‌افتند و قاعده‌مند می‌شوند. اما زبان فرانسوی، اعدادش به ۵ دسته مختلف تقسیم می‌شود: صفر تا ۲۰ که بی‌قاعده است و باید حفظ کنید، ۲۰ تا ۶۹ یک‌جور است، از ۷۰ تا ۷۹ یک‌جور است، از ۸۰ تا ۹۹ قاعده خاص خود را دارد و از ۱۰۰ به بعد روی ریل می‌افتد!
از این نظر، شاید فرانسوی زبان پیچیده‌ای به نظر برسد. (البته منظور، پیچیدگی‌های بی‌دلیل و اضافی است نه پیچیدگی‌های مفید که در زبان عربی وجود دارد)
اما در کل گرامر آن قواعدی مثل فارسی و عربی دارد.
چیزی که برای من جالب است این است که شما در جلسات اول هیچ چیز از این زبان درک نمی‌کنید! مثل انگلیسی نیست که بالاخره از دوران راهنمایی با آن برخورد داشته باشید و یک چیزهایی بفهمید!
آیا زبان فرانسوی شبیه زبان انگلیسی است؟
من خودم فکر می‌کردم فرانسوی خیلی شبیه به انگلیسی باشد اما حقیقت این است که با اینکه مثلاً الفبای آن هیچ فرقی با انگلیسی ندارد و بسیاری از کلمات همان‌هایی هستند که در انگلیسی هستند اما حداقل اوائل کار اینطور فکر نکنید که شباهتی بین این دو زبان باشد!!! خیلی چیزها فرق می‌کند! مثلاً شما برای معرفی خودتان باید بگویید: Je suis Hamid Reza Niremand تصور کنید! Je suis چه شباهتی با I am دارد؟ یا مثلاً Je m'appelle Hamid Reza یعنی نام من حمید رضا است. این چه شباهتی با I am called Hamid Reza یا My name is Hamid Reza دارد؟
خواندن کلمات فرانسه خودش یک ماجرای عجیب است! شما تقریباً در هیچ زبانی که قبلاً یاد گرفته‌اید، نمی‌بینید که یک کلمه با ساکن شروع شود! چون تلفظ آن خیلی سخت می‌شود. اما در فرانسوی بسیاری از کلمات با ساکن شروع می‌شوند! مثلاً عدد ۳ به فرانسوی می‌شود trois این کلمه را باید اینطور ادا کنید: تغا (ت ساکن+غا) یا مثلاً کلمه French (به معنی فرانسوی) اینطور تلفظ می‌شود: Française ف ساکن+خانسِز
بعضی نکات جالب در مورد زبان فرانسوی:
- تقریباً حرف آخر همه کلمات فرانسوی تلفظ نمی‌شود. مثلاً در کلمه trois حرف s تلفظ نمی‌شود.
- در فرانسوی صدای «ر» نداریم! این حرف اکثراً به «خ» و گاهی به «غ» تبدیل می‌شود. مثلاً عدد ۴ می‌شود: quatre و تلفظ می‌شود: کَتخ (=کدخ) (اسم من می‌شود: حمید خضا نیغومند! حالا فکر کنید من چقدر در این کلاس جلو خنده‌ام را می‌گیرم!!!)
- بسیاری از کلمات زبان فرانسوی همان انگلیسی هستند اما تلفظ و املای آن‌ها از زمین تا آسمان فرق می‌کند! مثلاً اگر می‌خواهید بگویید «ببخشید»، همان کلمه انگلیسی Pardon (پاردِن) است اما اینطور تلفظ می‌شود: پَخدِن!! یا مثلاً Page به صورت پَژ تلفظ می‌شود!! به همین دلیل وقتی استاد صحبت می‌کند، اوائل شما فکر می‌کنید چه کلمه سختی بیان کرد اما بعد که می‌نویسد می‌فهمید همان کلمه انگلیسی بود که بلد هستید!
- سختی اصلی زبان فرانسوی چسباندن کلمات به هم در تلفظ است! مثلاً به سمپلی که در پایین این صفحه است گوش دهید و سعی کنید بفهمید چطور کلمات با هم ترکیب می‌شوند!!!
- کتاب‌های مکالمه فرانسوی سری کتاب‌های Le nouveau TAXI است که بد نیست از اینجا دانلود کنید و نگاهی به آن‌ها بیندازید.

خلاصه:
اگر به انگلیسی مسلط هستید و فرصت کافی دارید و دلتان برای لذت یادگیری یک زبان جدید تنگ شده، پیشنهاد می‌کنم یادگیری زبان فرانسوی را در دستور کار قرار دهید.
بد نیست انسان یک آشنایی اجمالی با همه زبان‌ها داشته باشد که اگر یک جمله‌ای جایی دید به طور دست و پا شکسته بفهمد منظور چیست!
طبق معمول، آموزش زبان بدون کلاس رفتن محال است! (ما هفت جلسه کلاس رفتیم هنوز درس اول از یونیت اول تمام نشده! چون کلی نکته لازم است که استاد باید با توجه به تجربه و آموزشی که دیده در کنار درس به شما بگوید که این‌ها در هیچ کتاب آموزشی نیست)
 
موفق باشید؛ حمید رضا نیرومند


آیا یادگیری چند زبان به طور همزمان کار درستی است؟ ( + چرا باید زبان فرانسوی را یاد گرفت؟)


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog