خبرنگار ساده است …

لامـــــرود - خبرنگار خیلی ساده است
فرق ما با برخی از....
وقتی می خواهد کسی را بزرگ کند حقیقت را می نویسد و هر زمان که باز بخواهد چهره بزک کرده کسی را رسوا کند باز هم حقیقت را می نویسد و به راستی  چرا حقیقت ها اینقدر تلخ و شیرینند روزی به کام شما شیرین می شود چون به پاس آن نوشته ها خود را علی الظاهر بزرگ می پندارید و باز روزگاری که همان حقیقت که شیرین بود به کامتان تلخ می شود چون باز هم علی الظاهر کسی خود بر زمین خورده است
دیدید هر دو حقیقت است خبرنگار حقیقت نگار است تقصیر ما چیست که برخی از حقایق به مذاق شما خوش نمی آید با شما هستم کسانی که حتی از شنیدن خبرهای خبرنگار هم آزرده اتان می کند نام او را از لیست شماره هایتان پاک می کنید تا پیام های گروهی اش به شما آزار نرساند صدای زنگ گاه و بیگاه یک پیام شما را آزرده می کند.
خبرنگار خیلی ساده است
خبرنگار می داند که تو او را بلاگ کرده ای.خبرنگار می داند که تو با لمس کردن صفحه گوشی همرات گزینه پرواز را انتخاب کرده ای تا در دسترس نباشی.خبرنگار می داند که تو هستی و جلسه نداری بلکه حوصله دیدن او برایت سخت شده است.خبرنگار می داند که تو فردا و پس فردا در مسافرت نیستی اما وقتی منشی اتاقت می گوید هفته اینده...لبخنید می زند و می گوید ممنون باز هم می آیم.
خبرنگار خیلی ساده است
خبرنگار می داند که اگر نوشته او باعث شود تا اعتبارات دو درصد نفت و گاز از ۶۰ میلیارد تومان به سه هزار میلیارد هم برسد باز هم سهمی در ان پول ندارد ولی باز هم می نویسد.خبرنگار می داند کاری که بخواهید انجام دهید،انجام می شود و اگر بخواهد انجام نشود هزار سوراخ و سنبه قانون را و ماده ها وتبصره ها را زیرو رو کنند تا آن کار بشود،باز هم نمی شود  اما برای کمک به او هیچ ماده قانونی وجود ندارد.خبرنگار ماده ها را می شناسد می فهمد که ماده180 چیست خودش و حنجره اش و صدای خش خش سینه اش بوی آلاینده ها را احساس کرده است از آن پولهای بادآورده خبر دارد با اینکه می داندهیچ ریالی به او نمی رسد ولی باز هم می نویسد.
خبرنگار خیلی ساده است
تو وقتی بخواهی او را زمین بزنی کافیست درباره اش قضاوتی هرچند ناصحیح بکنی و بر بالای فرم نامه ات بنویسی محرمانه و دیگر هیچ...اما خبرنگار وقتی می خواهد حقیقتی را راجع به تو بنویسد باید مستند حرف بزند باید طوری بنویسد که همه ببینند باید طوری بنویسد که تو بتوانی از خودت دفاع کنی اما خودش بی صدا می میرد با همان مهر قرمزی که بر بالای نامه می گذاری
خبرنگار خیلی ساده است
خودشان نوشته اند که کار او جزو مشاغل سخت و زیان آور است بیست ساله باید بازنشسته اش کنید اما انها خوب می دانند که هیچ خبرنگاری از این مزایا بهره مند نمی شود چون خبرنگاری شغل اصلی خبرنگار نیست او کار گر معدن است یا باربری می کند یا مسافری را به مقصد می رساند او بیمه خبرنگاری نیست و آنها خوب می دانند که این حق بیمه ها از گلوی هیچ خبرنگاری پایین نمی رود
خبرنگار خیلی ساده است
اشک ها و غصه هایش را هیچ کس نمی بیند صورت او زود شکسته می شود.دندان هایش زودتر لق می شوند و دستهایش زودتر از بقیه به لرزه در می آیند.عینک مطالعه اش را هر چهار ماه یک بار عوض می کند.نه برای اینکه چهره اش زیباتر شود.هیچ کس از دیسک کمر او با خبر نیست چون اگر بگوید او را به تمسخر می گیرند کسی نمی داند چرا خبرنگار هیچ وقت با زن و بچه اش به مسافرت نمی رود.
خبرنگار خیلی ساده است
ساده چون می داند مردمی که برایش عاشقانه می نویسد،عاشقانه فریاد می زند،خدایی دارند که سادگی را دوست دارد.خدایی که از درون او اگاه است.
به راستی خبرنگار محرم راز شماست، با محرم های خود خوبتر رفتار کنید.
من ساده هستم ما ساده هستیم.خبرنگار ساده است وبه سادگی اش افتخار می کند.
همین تمام
 
نوشته خبرنگار ساده است … اولین بار در سایت خبری شهرستان خنج پدیدار شد.

خبرنگار ساده است …


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog