واقعیت

آدم ها دو دسته هستن
اونایی که میخان واقعیت رو بپذیرن و اونایی که به هر دلیلی نمیخان بپذیرن
پذیرفتن به معنی تسلیم شدن در مقابلش نیست لزوما
پذیرفتن به معنی قبول زمین بازی هم نیست لزوما
پذیرفتن صرفا اینه که تو یه حالت صفری رو درست شناسایی کنی
خودش توانمندی خاصی میخاد
چون اون دسته ای که نمیپذیرن لزوما اینجوری نیست که خفن نباشن
نه
اونا صرفا یه عامل فیک وجود داره که مانع پذیرفتنشون میشه
شاید باورش سخت باشه ولی خب معمولن آدم ها از فیلتر اول که شناسایی درست واقعیت باشه رد نمیشن
اما گیریم که رد شدن
حالا به دو دسته منفعل و پویا تقسیم میشن
یعنی اونایی که به هر دلیلی انفعال پیش میگیرن
و اونایی که زمین بازی رو نمیپذیرن یا به هر دلیلی ایجاد تغییر رو پیگیر نمیشن
لزوما آدم هایی که منفعل عمل میکنن اونایی نیستن که هوشمند نباشن نه
و لزوما اونایی که پیگیر میشن هم خفن نیستن
وجود داره در دسته پیگیر اونایی که نمیدونن چرا پیگیرن و این دسته هم لزوما آدم های غیر خفنی نیستن
صرفا در لحظه فلسفی دلیل پیگیری رو نمیتونن شفاف کنن
یجورایی اون بحث نداند که نداند و بداند که نداند و بداند که به بداند و اینجور داستاناست
حالا تازه درگیر این میشیم که سولوشن ها درست هستن بعد از پذیرفتن واقعیت و اتخاذ رویکرد پویایی یا نه
اینجا اصن درگیری وجود نخواهد داشت به اون صورت
چون اون سیستمی که واقعیت رو شناسایی کرده و پویایی پیشه کرده اگر بخاد سر خودش رو کلاه نزاره (که در دو فیلتر قبل یعنی پذیرش و اتخاذ رویکرد سطحی از این سیستم رو بروز داده) و نیتش صرفا کصافت کاری نباشه
ناخواسته کار رو خوب درمیاره در برآیند
تا اینجاش میشه گفت که خودم تقریبا اینجوریم
اما میرسیم سر مرحله ای که سولوشن ها درست هستن یا نه
اینجا دیگه به طرز سنگینی جهان بینی وارد قضیه میشه
وقتی جهان بینی یکی مثلا این باشه که خب بابا اذیت نکن ملت رو خب بعضا واسه بقیه ابهام بوجود میاره
حالا کار نداریم که بقیه ج قضاوتی میخان بکنن اصن اهمیتی نداره چون همچین سیستمی کار خودش رو میکنه
فقط باید مراقب یکسری دام باشه این وسط مث زیاد از حد به توانمندی ها تکیه کردن و یجورایی میشه گفت نمود بیرونیش میشه مغرور بودن (به دید عوام دارم میگم) و نمود درونیش شاید اسمش بزاریم سرمستی بد نباشه (اسم بهتری پیدا نمیکنم ولی خب به این اسم اعتقادی ندارم واقعا)
اما یه نکته ای که بعضا آدم ها خودشون راچع به خودشون میدونن اینه
که تو شخصیت یادگیرنده ای هستی یا نیستی
نمیدونم اکتسابیه یا ذاتی
ولی بعضی از آدم ها کلا سیستمشون اینجوریه که توسعه میدن خودشون رو 
یعنی لرن میکنن
بعضا این یادگیری ها ممکنه خوشایند نباشه ولی خب اگه نخان یاد بگیرن یجورایی دارن فیلتر اول و دوم رو نقض میکنن که برای ثبات سیستم ناخودآگاه حتی اگه داستان ناخوشایند باشه سیستم یادگیرنده خودش رو توسعه میده و میره جلو 
به کجا نمیدونم
واقعا به کجا چنین شتابان
دام بزرگتری که با این همه دری وری که گفتم در تناقض نیست بحث فردین بازی در گونه های متفاوت خودشه
یعنی شما میتونی فردین بشی
بدون اینکه واقعیت رو درنظر نگیری و پویایی رو از دست ندی و توسعه دهندگی رو هم نادیده نگیری
به طور مثال این دام که در حوالی ما خیلی رایجه اینه
ماها یجورایی به خودمون حق میدیم که جای دیگری تصمیم گیری کنیم
این بد دامیه
اسیرشم به مولا
ولی بد دامیه
نکنیم از این کارا خب
میدونم سخته
اما ممکنه به نظرم

واقعیت


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog