چند اشتباه خطرناک خواستگاری
اگر #جلسه_خواستگاری را مهمترین بنای ازدواج خود بدانید به طور قطع میپذیرید این جلسات باید دقیق، با تمرکز و بیاشتباه صورت پذیرید تا پایه یک ازدواج تا ثریا کج نرود. متأسفانه برخی از افراد به دلایلی مانند #ازدواج به هر قیمت، فرار از مشکلات یا به دست آوردن فرد مورد نظر با هر ترفند، دست به اشتباهاتی میزنند که بیش از آنکه اشتباه باشد خطری بزرگ محسوب میشود. خطری که هم دامان دختر را میگیرد و هم زندگی پسر را با مشکلات عدیدهای روبرو میکند. بنابراین لازم است با این خطرات آشنا شوید تا در تصمیمگیری بهتر عمل کنید: • نقش بازی کردن این نقش بازی کردن دلایل مختلفی دارد. از به دست آوردن رضایت طرف مقابل گرفته تا مخفی کردن نقایص خود و یا بزرگنمایی در ابراز نقاط قوت همه باعث میشود دختر از چهره واقعی پسر یا عکس آن خبر نداشته باشد. زمانی هم که شما با چهره واقعی کسی آشنا نشوید شناختی درست نداشته و در #انتخاب_همسر اشتباه میکنید. از طرفی هم اگر خودتان با دلایل بالا یا هر دلیل دیگری از بروز آنچه در دنیای واقعی هستید امتناع کرده باعث میشوید نفر مقابل هم درباره شما تصمیمی از درستی نگیرد و در نتیجه آنچه حاصل میشود مشکلاتی است که پس از ازدواج خودش را نشان میدهد. به طور مثلا خواستگار شما فردی است خسیس اما با نشان دادن خود به عنوان مردی دست و دلباز به شما که این خصیصه برایتان مهم و ارزشی است دلتان را برده و بله را از شما میگیرد اما دیری نمیپاید در زندگی مشترک و هنگامی که خرید و رفت و آمدها شروع شد خسیسی آقا هم شروع شده و مشکلات آغاز میشود. در مورد شما هم میشود مثالهایی زد. مثالهایی که خودتان با کمی تامل میتوانید به آنها برسید بنابراین ما دیگر در اینجا به آنها نخواهیم پرداخت. • فراموشی اهمیت معیارهایی درست زمانیکه شما قصد ازدواج دارید عقل میگوید برای چنین قصدی باید یک سری معیار، انتظار و از همه مهمتر شناخت کافی از خود داشته باشید تا بر مبنای آن بتوانید همسرتان آینده خود را بسنجید و در صورت تناسب و کفویت لازم، به عقد یکدیگر دربیایید. اما اگر از خود و انتظاراتی که دارید شناخت درستی نداشته باشید و ندانید در زندگی چه میخواهید، به محض دیدن برخی معیارهای ایدهآل طرف خود، دست و دلتان لرزیده و موافقت خود را اعلام میکنید. به طور مثال آقا بدون داشتن فهرستی از معیارهای مورد نظر خود به خواستگاری میرود و با دیدن چهره زیبایتان به ازدواج با شما اصرار و سپس آن را عملی میکند. اما پس ازدواج شما اصرار به ادامه تحصیل دارید و آقا که با این مسئله مخالف است بنای دعوا و جنجال را به راه انداخته و اختلافات شروع میشود. • قیاسهای غلط یا بر اثر طمع و حرص زیاد است یا کمالگرایی کاذب که باعث میشود شما دائم در حال مقایسه پسری که قبلا به خواستگاریتان آمده با خواستگار موجود باشید و پسر همیشه دخترانی که قبلا به خواستگاریشان رفته با دختری که در حال حاضر در خانه آنها نشسته و بررسی وضعیت موجود میکند تا ببیند اگر با کدام یک از دختران ازدواج کند برایش به صرفهتر است. در نتیجه هیچ وقت یا ازدواجی صورت نمیگیرد و یا ازدواجی پایدار رخ نمیدهد چرا که همیشه گوشه ذهن دختر و پسر حالتی از قیاس وجود دارد. از طرفی ممکن است فرد پس از ازدواج وقتی مشکلات خودش را نشان داد احساس ندامت کرده و با خود بگوید: "اگر با فلان شخص ازدواج کرده بودم خوشبختتر میشدم". البته این مشکل خودش را به طور وخیمتری هم نشان میدهد و آن قیاس تک بُعدی خواستگار فعلیتان با خواستگاران قبلی شما و یا دختر انتخاب شده قبلی و فعلی توسط پسر است. یعنی اگر پسر تحصیلات در مقطع دکترا نداشت فقط از این زاویه با خواستگار قبلی مقایسه میشود و این در حالی است که شاید خواستگار موجود از برخی مسائل دیگر بسیار بالاتر از پسر قبل باشد اما چون دید شما به ازدواج، قیاسی غلط است مردود شده و به همین راحتی یک زندگی که میتوانست به خوشبختی ختم بشود به تنهایی منتج گردد. • نادیده گرفتن مسائل قطعی و احتمالی شما از خواستگارتان میپرسید: "آیا در آینده قصد ادامه تحصیل دارید؟" و او که دلش در گرو شماست میگوید: "بله؛ چرا که نه. اگر شرایطشش پیش بیاد چی بهتر از علم آموزی و ادامه تحصیل". شما این را میپرسید چون برایتان خیلی مهم است همسرتان تا مقاطع تحصیلی بالا پیش برود. به درست و غلط بودن این معیار کاری نداریم اما آنچه مهم است اصلی بودن این معیار برای شماست. اما اشتباهی که اینجا صورت میگیرد قطعی نکردن چنین معیاری از طرف آقا به واسطه سوالاتی جزیی، موقعیتی، زمانی حتی مکانی است. آقا هم که سرسری پرسیدن سوال شما را دال بر کم اهمیت دانستن آن میپندارد در نتیجه با جوابی محکمهپسند خود را خلاص میکند. اما اگر صحبت چنین معیاری در زندگی مشترک توسط شما باز شود و همسرتان به دلیل بیاهمیت دانستن آن یا هر دلیلی دیگر با پاسخهایی مانند "من گفتم ادامه نمیدم اما نگفتم کی" یا "حالا وقت زیاده اما من الان فرصتشو ندارم" و یا "من گفتم اگر شرایطش پیش بیاد که فعلا پیش نیومده" عملی کردن چنین قول و قراری را به فردایی که هرگز نمیآید موکول میکند و اینجاست که زندگی روی دیگر خود یعنی دار و دعوایی همیشگی را نشان میدهد چرا که به یکی از مهمترین معیارها و قول و قرارهایی که به آنها درست و حسابی پرداخته نشده، نرسیده است. بنابراین یادتان باشد از خطری مانند نقش بازی کردن گریزان باشید. نه خودتان دست به چنین کاری بزنید نه با توقعات بالای خود طرف مقابل را مجبور به چنین کاری کنید. صادق باشید و به دنبال فردی با چنین ویژگی بگردید. در ضمن با راههایی طرف خود را امتحان کرده و ببینید آیا او در حال بازی کردن نقش است یا خود واقعیش را به شما نشان داده است. از قیاسهای غلط که بر مبنای رفتاری غلط است دست بردارید و با حرص و طمع به زندگی مشترک نگاه نکنید. اگر مسئلهای برای شما به عنوان معیاری اصلی و حیاتی است آن را با ریز جزییات از طرف خود بپرسید و مراقب پاسخهایی که با "اگر" و "شاید" شروع میشود باشید. زیرا این اگر و شاید نشان میدهد فرد برای این کار برنامه مشخصی نداشته و در حال حاضر براساس موقعیت اعلام موافقت کرده است. در حقیقت باید بررسی کنید آیا او هم برای این موضوع هدف و برنامه دارد یا خیر.
![](http://www.niloblog.com/images/backlink.gif)
![](http://www.niloblog.com/images/seo.png)