فیلم به صورت شبهمستند و گذشتهنگر ، داستاناش را روایت میکند. ما برخی از کارشناسان و کاراکترهای درگیر در ماجرای فیلم را میبینیم که پی در پی ظاهر میشوند و با اظهار نظرهایشان، کم کم گره داستان فیلم را برای ما میگشایند.
این کارشناسان و عوامل، هر یک نماینده لایههای خاصی از جامعه ما با پیشینه فکری و جایگاه اجتماعی متفاوت هستند: یک کاسب خردهپا دارای تفکرات راست سنتی، یک روشنفکر-شاعر-جامعهشناس با سر و وضعی ظاهرا غربی، یک دانشجو صاف و ساده که هنوز برای خود ایدئولوژی خاصی انتخاب نکرده است و ...در این بستر، فیلم تقابل یک فعال زن اجتماعی را با یک بزهکار دنبال میکند.
ما در جامعهای زندگی میکنیم که در آن عادت به برقراری گفتگوی پایدار نداریم. مباحثات و گفتگوهایمان، خیلی زود به صحنه مبارزه تبدیل میشوند و هر یک از ما میپنداریم که حق به تمامی برای ماست.
در چنین شرایطی باید ساخته شدن فیلمی مثل لانتوری را مغتنم، به شمار آورد، فیلمی که اجازه میدهد بسیاری از دیدگاههای متفاوت در مورد مسائل اجتماعی، در کنار هم مطرح شوند.
البته قبل از همه اینها، شاید در ذهن شما هم این سؤال مطرح شده باشد که لانتوری از نظر لغوی به چه معناست. جستجویی که بعد از دیدن فیلم انجام دادم، من را به این توضیح رساند:
«در قمارخانه ها و کازینوهای قدیمی جنوب ایران مرسوم بوده هر کس می باخته و در ازای آن نمی توانسته از عهده ی تادیه و پرداخت کامل وجه خود برآید، می بایست به مدت چند روز برای فرد برنده و پیروز در قمار، فانوسی حمل می کرده و ای بسا این حمل فانوس به مکان های خلوت تر و کارهای فرومایه تر دیگری نیز می انجامیده و همه اینها برای ایجاد کسر شان در فرد بازنده بوده است. و از همین روی “فانوس کش” یا “فانوس کشی” به عنوان فحش و ناسزا استفاده می شده !
بنابراین اصطلاح “لانتوری” به صورت خلاصه و مجمل، یعنی فردی در مرتبه ی بسیار پایین جامعه!»
لانتوری میکوشد که گریزی به بسیاری از مشکلات اجتماعی کنونی ایران بزند: عوامل ایجاد بزه، ناتونی ما در جلوگیری از پیدایش جرم، شکاف بسیار وسیع اجتماعی که منجر به ایجاد جوی مملو از نفرت، حسادت و بخل در میان برخی از مردم ما میشود، فسادهای اقتصادی گسترده و رانتها، تیرهروزی ضعفا و سوق داده شدن برخی از آنها به سمت ارتکاب جرم.
در خود فیلم از زبان کاراکترهای فیلم متوجه یک نگرانی عمده عوامل ساخت فیلم و در صدر آنها کارگردان و نویسنده فیلم - رضا درمیشیان - میشویم. اینکه همه این دغدغهها و جد و جهدها برای نمایش این مشکلات، دست آخر طور دیگری تفسیر شوند: سیاهنمایی، برجسته کردن تیرگیهای جامعه برای کسب موفقیت فیلم در عرصههای بینالمللی و خشنود کردن دشمنان ملت ایران.
اما یکی از شاخصترین موضوعات فیلم مسئله قصاص است. فیلم اصلا در پی این نیست که مجازات و قصاصهای رادیکال مثل اعدام یا ایجاد نقص عضو را تأیید یا رد کند. فقط میخواهد بگوید که اینها موضوعاتی قابل بحث و پیچیده هستند که نباید به سادگی به آنها نگریست. در بخشهایی از فیلم البته احساس میکنیم که شاید فیلم در پی یک پاسخ آری یا نه، است، اما با کمی شکیبایی متوجه میشویم که فیلم میخواهد تنها این موضوع را شاخص کند.
لانتوری فیلمی نیست که شما به قصد به در کردن خستگی در یک روز آخر هفته و همراه با خوردن پاپ کورن بتوانید تماشایش کنید، نه داستانی خطی دارد، نه شوخیهای مفرح چندانی و نیز فاقد صحنههای اکشن نفسگیر یا عاشقانههایی است که قلبمان را به طپش وادار کنند. حتی داستان فیلم هم به سادگی از اول تا آخر، بیان نمیشود.
به جای همه اینها لانتوری میکوشد شما را هجوم سؤالات مواجه کند.
فیلم البته بعد از مطرح کردن همه تیرگیها، پایانی همراه با امید دارد. همان طور که قهرمان فیلم از شرایط حادش برخاست، شاید من و شما هم بتوانیم، پاسخهایی برای مشکلات جامعهمان پیدا کنیم.
در این پست، چون قصد لو دادن داستان فیلم را نداشتم، نتوانستم به برخی از مسائل به صورت ریز بپردازم، اما در پایان باید از بازی خوب نوید محمدزاده تقدیر کنم که بعد از آن فیلم ابد و یک روز، بار دیگر قدرت بازیگری خود را در نقشهای دشوار ثابت کرده است. او به راستی نوید ظهور یک ستاره ماندگار دیگر را در سینمای ما میدهد.
و البته در کنار او بازی دو بانوی بازیگر فیلم، یعنی باران کوثری و مریم پالیزبان را هم بستاییم.
و بسیاری بیانصافی است اگر متذکر نشویم موسیقی فیلم لانتوری را کیهان کلهر عزیز ساخته است، موسیقیای که خیلی خوب روی فیلم نشسته است.
فیلمهای خوبی مثل لانتوری و ابد و یک روز، پیشرفت خوبی در سینمای ما هستند. فیلمهایی که میکوشند به صورت آینهای و نه قصاوتگرا و ایدئولوژیک عمل کنند و اندیشه و تدبیر و تأمل را در پایان فیلم به خود بیننده، واگذار کنند. از این دید، فیلمهای اجتماعی ما نسبت به فیلمهای دهه 1370، پیشرفت قابل ملاحظهای کردهاند. کافی است فیلمهایی اجتماعی کنونی را با فیلمی مثل زیر پوست شهر مقایسه کنید که گرچه در زمان خودش فیلم قابل ملاحظهای بود، اما مملو از شعارها و سوگیریهای واضح سیاسی بود، هر چند در آن زمانه سیاسی خطیر، بسیاری از امورات دیگر ما هم آغشته به سیاسیبازی بود.
نوشته توصیه فیلم: لانتوری اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.
نوشته توصیه فیلم: لانتوری اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.