هرآنچه هستی باز آ...

وقتی یه غلطی که نباید بکنی رو میکنی
وقتی که مث سگ پیشمون میشی از غلطی که کردی
وقتی که به ساحل آرامش میرسی
و خدایی که توی طوفان داشتی بدون اینکه بهش اعتقاد داشته باشی بهش التماس میکردی
وقتی دستت رو میگیره و خیالت راحت میشه
وقتی که میگذره این روزا از ما
ما هم از گلایه هامون
وقتی که یاد باد آنچه یادت نیست
وقتی که نسیان رو در با وجودت در آغوش میکشی
وقتی که دوباره اون غلط رو میکنی
وقتی که به خودت میگی باز آ
وقتی که باز دوباره هم اون غلط رو میکنی
وقتی که باز میگی باز آ
و وقتی که این داستان هر روز روایتی جدید داره
و وافعا خودت هم دیگه نمیتونی بکشی زیر این غلط کاری هات
دیگه به چی دلخوش میشه کرد
بازم میخای بخونی؟؟؟
باز آ هرآنچه هستی بازا
گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی باز آ....
بسه
بسه دیگه
حال عالم و آدم داره بهم میخوره از این همه کصافت کاری
تا کی میشه کرد تو پاچه فراموشی
مستی در لحظه رو چطور فراموش نمیکنی
چرا هیجان کاذب رو درش رو گل نمیگیری
چرا بوی تعفنی که ازت بلند شده رو نمیشنوی
بسه 
واقعا تکرار این شعر جنایتی بیش نیست
شهامت پذیرش غرق شدن در عمق لجن بهتر از این سیکل لعنتیه
بسه....

هرآنچه هستی باز آ...


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog