به بهانه اکران فیلم «لانتوری» در لار
عدنان کارگزارفرد: همه چیز از دلبستگی شدید کارگردان لانتوری به سوژه فیلم آغاز شده و جذابیت و به روز بودن موضوع رضا درمیشیان را چنان شیفته و شیدای تم فیلم کرده است که مدیوم سینما کمرنگ می شود.
تعدد کلوز آپ ها و روایت مستند وار شروع فیلم تلاشی است برای نزدیکی و هم ذات پنداری با کاراکترهای داستان و در عین حال، بدون هرگونه قضاوتی طیف گسترده و متضادی از آرا و نظریه ها را به بیننده عرصه می نماید تا در پایان بیننده، خود، قاضی و دانای کل باشد و بتواند علت های اصلی یک معلول را شناسایی کند. بالطبع با توجه به گستردگی عوامل شکل دهنده یک ناهنجاری اجتماعی پوشش تمامی آنها در ساختار فیلم سینمایی امری محال است و هنر هفتم ادعایی برای ایفای نقش علومی چون جامعه شناسی، فارغ از هویت ساختاری پرده جادویی خود، ندارد و آنچه یک اثر را ماندگار و دیدنی می کند بیان هنرمندانه معضلات و آسیب های جامعه، با شناخت رسانه ای چون سینما و قاب و قالب سینمایی است بدون آنکه به اصطلاح گل درشت باشد.
آغاز فرایند فیلم سازی با یافتن سوژه و ایده مورد نظر شروع می شود و با پرورش، بسط و گسترش آن ادامه و قوام می یابد. فرایند و برایند فیلم نامه، کارگردان، بازیگران، عوامل فنی و تجهیزات مربوطه به خلق یک اثر منجر می شود اما در مورد این فیلم خاص، بیشتر انرژی و اشتیاق کارگردان صرف جستن موضوع شده است و به روز بودن و تاحدی اطمینان خالق اثر از فروش باعث شده سایر وجوه فیلم کمتر مورد توجه قرار گیرد. به شخصیت پاشا توجه کنید. از رابین هود بازی هایش و تحقق آرزوهای کودکان و گذشنه مبهم و پرورشگاهی بودنش شخصیت زورگیر و چاقو زدن های متوالی و سپس گریستن تا عشق برق آسایش به مریم همگی خام و پردازش نشده اند. نمی توان با او همراه شد و درکش کرد. نه تنها پاشا که سایر شخصیت ها همچنین مشکلی دارند بله بسیار سطحی اند و عمق ندارند می توان هزار چرای بی پاسخ از دل فیلم نامه بیرون آورد و واضح است بازیگر نمی تواند در چنین فیلم نامه ای شاخص باشد و به چشم بیاید.
پراکنده گویی از دیگر معایب فیلم است با توجه به موضوع حساس فیلم، تلاش درمیشیان برای گنجاندن بحث هایی مانند آقازادگان، دلواپسی، شکاف طبقاتی و قصاص و قضاوت که امکان بررسی دقیق نداشته، در حد یک کنایه و متلک زودگذر، باقی می ماند و الکن است.
در این میان تا مشخص شدن وضعیت شکایت آمنه صبوری از مشهورترین قربانیان اسیدپاشی از فیلم به علت اقباس از وقایع زندگی و استفاده ی بدون اجازه او از کلمات کلیدی کتابش و در مقابل تکذیب متقابل تهیه کننده و کارگردان، نمی توان دز مورد اصالت اثر با قطعیت سخن گفت.
بی انصافی است اگر در مورد تسلط فنی کارگردان سخنی نگوییم و توانایی او در میخکوب کردن تماشاگران در سکانس طولانی قصاص را تحسین نکرد. پس از فیلم های بغض و عصبانی نیستم و لانتوری سینمای ایران صاحب کارگردانی جوان و آتیه دار و با درک از شرایط روز جامعه و دغدغه اجتماع شده است که مسلما هر فیلم جدیدی از ایشان رخداد مهمی در عرصه فرهنگ خواهد بود.
از این نویسنده بخوانید:
سینما بهشت
شور وشعور/ یادداشتی بر فیلم «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت»
بادیگارد یا محافظ، مسئله این نیست
نوشته سنگ، صبر، لعل اولین بار در سایت خبری شهرستان خنج پدیدار شد.