روایت «شهید مدافع حرم» از اولین دیدار با «حاج احمد»

به خاطر دارم بعد از آن سلام و علیک، تعدادی از بچّه‌ها یواشکی آمدند پیش من و گفتند: برادر همدانی؛ دست‌های ما را ببین! نگاه کردم، دیدم انگشتر عقیق این بچّه‌ها، توی گوشت دستشان فرو رفته!

روایت «شهید مدافع حرم» از اولین دیدار با «حاج احمد»


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog