آ خدا من یاغی نیستم

بزرگی تعریف می کرد:
راننده ماشین سنگین سریع از ماشین پیاده و وارد مسجد شد. خیلی سریع وضویی ساخت و مشغول نماز شد و سریع آن را به پایان برد. عارف که هر روز به آن مسجد می آمد، این صحنه را که دید به آن راننده گفت: بهتر است با دقت بیشتری وضو بگیری و نماز بخوانی.
راننده جواب داد: حاج آقا من فقط اومدم به خدا بگم که : آ خدا من یاغی نیستم. همین.
این را گفت و رفت ولی از آن پس آن عارف همیشه قبل از ورود به مسجد سر بر در مسجد می گذاشت و می گفت: خدایا اومدم بگم یاغی نیستم.
علی علی

آ خدا من یاغی نیستم


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog