به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار...

سکوت سرشار از ناگفته هاییست... الان اینو فرستادی برام
آره 
سکوت کلا حرفه
حرفی که رمقی نیست برای گفتنش
حرفی که پر از کاش هاست...
کاش هایی که هم من آرزو میکنم نبودن هم تو...
راهی به جز اینم نیست...
آره نیست...
ما به این حالت میگیم خلبوس
یعنی حالتی که هیچ کاری از دستت برنمیاد
در عین امیدواری،ناامید
در عین شوق و انگیزه،سرکوب
در عین حرارت و شرر،منجمد
حالم رو نمیتونم توصیف کنم
به کلمه نمیاد
دارم تموم میشم توی این استیت
دارم در همین استیت خشک میشم
خشک شدن و قفل شدن توی این لوپ
چقد چیزایی توی این دنیا وجود داره که ما تجربش رو نکردیم
همین حالت رو اگه کسی برام توصیف میکرد باورم نمیشد
چی شد که اینجوری شد...
من نخواستم....
تو خواستی...
من نخواستم...
کاش یکم 
فقط یکم مقصر بودی که میتونستم خودم رو خالی کنم
شایدم مقصری
وقتی چیزی که برای تو چیزی نیست و برای من نقیضه رو نمیتونی هندل کنی
وقتی میتونی هندل کنی و نمیتونم هندل کنم
نمیدونم
ولی تو تقصیری نداری
و این عذاب رو بیشتر میکنه
این سوختن رو بیشتر میکنه
حتی نمیتونم گله کنم 
حتی نمیتونم غر بزنم
میزنم
ولی میدونم جا نداره
غر
فایده نداره
کمکی نمیکنه
دیگه هیچ چیزی 
نمیتونه هیچ کمکی کنه
هیچ چیز...
هیچ...

به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار...


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog