به عبارتی هم تیکه است به این نحو که خدایا یکم شل کنی به جایی هم بر نمیخوره
به عبارت دیگه هم واقعا احساس میکنم همین دو قرون خوشی ای هم که الان هست و تا چندوقت پیش نبود عاریتی
یعنی دلا بسوزه برای بایاس
من بایاس شدم سنگین
یا خوشیه نیست
یا همون حداقلی هم که هست احساس میکنی انقد شکننده ست که هرلحظه فرو میپاشه
اهل ناشکری نیستم
شاید هم هستم
اما به زعم خودم نیستم
ولی خب بعضی چیزا ندارده
اینکه توی شرایطی قرار میگیری که نه راه پس داری نه راه پیش واقعا خیلی هست
واسه بعضی مواردش میگی که خدایا شکرت که همین حداقلی هم هست که تا دیروز نداشتمش (اینکه خدایا میتونی درستش کنی کلا از ذهن ها دیگه بیرونه به دلیل همون بایاس)
واسه بعضی مواردش هم صرفا به خودت میگی خودم کردم که لعنت برخودم باد.نیش عقرب نه از سر کین است واقعا
هرکسی را بهر کاری ساختند
احساس میکنم نسبت به این بشر مسئولیتم خیلی بیشتره
من این گرداب رو درست کردم ناخودآگاه
توی اقیانوسی از آشوب ها افتاده که زورم نمیرسه بهش بگم دستم رو بگیر تا کمکت کنم
منو هم محروم کرد از اینی که بخام بهش اعتماد کنم
بعضی از دوستی های ما دوستی خاله خرسه شده
کاش دوستی خاله خرسه نمیکردم
کاش کاری نمیکردم خودش رو تو شرایط غرق شدن قرار بده
خدایا
ختم به خیر بفرما
شرافتا ختم به خیر بفرما
عاقبت امت محمد و سایر خلایق رو ختم به خیر بفرما
اصن خودت ظهور کن
نه؟؟؟؟
