به گزارش ایران آنلاین ,هرچند احتمالاً فردی که در مقابل «علی ضیاء» حضور داشت، در مقابل چنین رفتارهایی آمادگی قبلی داشته و وظیفهاش در برنامه اجرای همین آیتمهاست، اما مگر مشکل کار صرفاً هتک حرمت آن شخص است؟
آیا آنتن زنده رسانه ملی، آن هم در زمان اجرای یک برنامه اجتماعی که بینندگان زیاد و از اقشار گوناگونی دارد و قرار است حرفهای جدی و به درد بخوری بگوید، جای این چنین رفتار سخیف و غیر حرفهای است؟
آیا برنامهسازان تلویزیون به درجهای از پوچی رسانهای رسیدهاند که با چنین رفتار زشت و توهینآمیزی قصد سرگرم کردن مخاطب و پر کردن کنداکتور تلویزیون را دارند؟
ای کاش مدیران ارشد تلویزیون، با نگاهی جدید، حساسیت بیشتری نسبت به رعایت پرستیژ رسانه ملی و حفظ احترام مخاطبان داشته باشند و با کنترل برخی رفتارهای خام، از تکرار چندباره این اشتباهات جلوگیری کنند؛ نه اینکه این جریان آنقدر بیاهمیت تلقی شود که باز هم در ویژه برنامه سال تحویل شبکه یک، شاهد چنین اتفاقاتی باشیم.
«فضل ا… شریعت پناهی» مدیرگروه اجتماعی شبکه یک، درباره حواشی مربوط به رفتار «علی ضیاء» به «صبح نو» گفت: اتفاق اخیر را نمیتوان یک حاشیه دانست، بلکه آن یک اشتباه جدی است؛ من دراین مورد به تهیه کننده فرمول یک تذکر جدی دادهام؛ متأسفانه جوانی و خامی باعث این گونه رفتار توسط مجری میشود و خود آقای «علی ضیاء» هم از این حواشی آسیب دیده است. مدیرگروه اجتماعی شبکه یک درباره ویژه برنامه سال تحویل این شبکه گفت: کارهای دقیقه۹۰ باعث تولید برنامههای ضعیفی مثل شب یلدا میشود و عوامل برنامه را دراین زمینه نمیتوان مقصر دانست.
من خودم شخصاً ناراحت هستم و این احتمال وجود دارد که گروه اجتماعی، این ویژه برنامه را تولید نکند؛ امسال بنا به دلایلی از جمله مسائل مالی هنوز به جمعبندی نرسیدهایم و جالب است بدانید تهیه کننده برنامه پنج سال پیش هنوز از سازمان طلب دارد. موضوعهای مرتبط با این موضوع... آزاد شدن پسر جنجالی تلگرام با قرار وثیقه در سال نو جوان جنجالی تلگرام پای میز محاکمه می رود افشاگری خواننده استیج در برنامه زنده من و تو شاهکار صدا و سیما، پخش همزمان سخنان رییسجمهور با برنامه خندوانه پاسخ جنجالی علی پروین به سوال احمدینژاد واکنش تتلو به میزگرد برنامه ۹۰ در برنامه نود دیشب چه گذشت بی ادبی اکبر عبدی در برنامه تلویزیونی شب عید غدیر شوخی ژوله با برنامه ماه عسل هشدار به رامبد جوان درباره برنامه خنداونه
میخواهم همگام با سایه تنهایم در خیال بارانی ام قدم بزنم و
چترشکسته بغضم رابگشایم
می خواهم شاعر لحظه های تارم باشم و غزل غزل گریه کنم
میخواهم در کنار دریای دلواپسی انتظار،در انتهای
جاده غربت بنشینم
میخواهم آنقدر اشک بریزم تا که ابرها نزد چشمم خجل شوند
من هنوز هم منتظر آمدنت در روز با خورشید مینشینم
و آنگاه که خورشید غروب کند،باز هم دست در دست ستاره ها
تا صبح هجی میکنم واژه انتظار را.!تا برگردی.