فصل جوایز سینمایی 2017-2018

خب ، دوستان عزیز ، همانطور که حتماً اطلاع دارید ،فصل جوایز سینمایی 2017-2018 در حال آغاز شدن است و مدعیان جدی جوایز این فصل کم کم در حال نمایان شدن هستند! اما بنده در چند ماه اخیر چیز زیادی درباره فیلم ها ننوشته ام و خیلی از فیلم های مهم سال را هم هنوز موفق نشده ام تماشا کنم . از طرفی لیست فیلم های آماده اکرانی که پیشاپیش از آنها به عنوان مدعیان امسال فصل جوایز نام برده می شود برای بنده آنقدر جذاب نیست که به خودی خود برای نوشتن انگیزه ام بدهد! پس تصمیم گرفتم برای اینکه دستم راه بیافتد و ذهنم کمی بازتر شود تا بتوانم طی روزهای آینده روی مطلبی درباره فیلم های مدعی کار کنم ، مروری کوتاه داشته باشم بر لیست فیلم های برنده و نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم در چند سال اخیر . البته می دانم که احتمالاً بیشتر آنچه خواهم نوشت را قبلاً هم در سایت سنترال یا وبلاگ شخصی ام خوانده اید ، اما آن را به عنوان یک تمرین شخصی برای بنده در نظر بگیرید و به بزرگواری خودتان ببخشید! پس بیایید از سال 2010 شروع کنیم : سال 2010 : آن سال " سخنرانی پادشاه " تام هوپر برنده جایزه بهترین فیلم سال شد که واقعاً هم لیاقتش را داشت . با اینکه فیلم موضوعی در ظاهر ساده و بی چالش داشت اما به بهترین و جذاب ترین شکل ممکن ساخته شده و از مجموعه ایی از بهترین بازی ها بهره می برد تا جایی که شاید بیش از 10 بار فیلم را تماشا کرده باشم و هنوز هم حاضر به این کار هستم . " شبکه اجتماعی " دیوید فینچر فیلمی بود که پیش از فصل جوایز به عنوان مدعی اول از آن یاد می شد و حتی خیلی از جایزه های اول فصل را هم از آن خود کرد اما در اواخر فصل قافیه را به فیلم هوپر باخت! خب ، فیلم بدی نبود ، یعنی در واقع خوب بود ، اما به نظرم آنقدری که بزرگش کردند لیاقتش را نداشت! اگر " وضعیت عجیب بنجامین باتن " را که از محبوب ترین فیلم هایم است در نظر نگیریم ، به نظرم " زودیاک " و دختری با خالکوبی اژدها " خیلی از " شبکه اجتماعی " جذاب تر هستند! 127 ساعت ، سرآغاز ، داستان اسباب بازی 3 ، راست قامت ، و استخوان زمستان هم فیلم های خوبی بودند و شایستگی نامزدی اسکار را داشتند . " قوی سیاه " دارن آرنوفسکی و " مشت باز " دیوید او راسل را هم با اینکه ندیده ام اما می دانم فیلم های خوبی هستند . اما از " بچه ها خوبند " لیزا کولدنکو بخاطر موضوعش خوشم نمی آید و اگر دست من بود بجای این فیلم " جزیره شاتر " مارتین اسکورسیزی را وارد لیست نهایی نامزدها می کردم . سال 2011 : " هنرپیشه " میشل هازانویس را هنوز نتولنسته ام بطور کامل تماشا کنم اما معتقدم استحقاق آنچه را که گرفت داشت . " هوگو " مارتین اسکوسیزی با اینکه فیلم دلنشین و سرگرم کننده ایی است اما اصلی ترین نقطه قوت آن فیلمبرداری سه بعدی اش می باشد که تجربه تماشا در سینما را برای مخاطبانش فراموش ناشدنی می کند ، اما فیلمسازی که می خواهد جایزه اسکار بهترین فیلم سال را برنده شود نباید جنبه فنی را اولویت اول قرار دهد بلکه جنبه فنی باید در کنار فیلمنامه قوی و بازی های عالی قرار گیرد و از این حیث " هوگو " نمی تواند در برابر فیلمی مثل " هنرپیشه " حرفی برای گفتن داشته باشد . در عین حال " اسب جنگی " استیون اسپیلبرگ را هم داشتیم که فیلم بزرگی است و هربار که آن را تماشا می کنم جنبه های پنهان بیشتری از آن را کشف می کنم و متاسفانه همین مسئله باعث شد تا " اسب جنگی " در آغاز دیده شدن اش نتواند رقابتی عادلانه با " هنرپیشه " و " هوگو " داشته باشد . فرزندان ، کمک و مانی بال را هم دیده ام و فیلم های خیلی خوبی هستند . " درخت زندگی " ترنس مالیک و " صدای بلند و فوق العاده نزدیک " استفان داردلی را هنوز فرصت نکرده ام تماشا کنم و با چیزهای ضد و نقیضی که درباره شان شنیده ام ، تا نبینم نمی توانم قضاوت کنم . اما اگر دست من بود " سلحشور " گوین اوکانر را جایگزین فیلم داردلی می کردم و سهمیه دهم خالی را هم به فیلم " راندن " نیکلاس وندینگ روفن می دادم! 2012 : با اینکه نسبت به اسکار گرفتن فیلم ضد ایرانی " آرگو " شدیداً معترض هستم و خواهم بود ، اما سال 2012 یکی را رویایی ترین سال های تاریخ سینما یا دست کم دو دهه اخیر سینما می دانم! اسکار حق مسلم " لینکلن " اسپیلبرگ بود . البته بعضی هم می گویند حق " زندگی پی " آنگ لی بوده! اما خب ، فیلم اسپیلبرگ را دست کم 20 بار تماشا کرده ام و فیلم آقای لی را فقط 2 بار دیده ام! حتی " جنگو رها از بند " کوئنتین تارانتینو هم فیلمی کامل و تماشایی است و می توانم ادعا کنم بعد از دو فیلم معرکه " بیل را بکش " و " پالپ فیکشن " این سومین کار برجسته در کارنامه آقای کارگردان است هرچند با وجود " لینکن " و " زندگی پی " ، اگر رقابت عادلانه می بود! ، باز هم شانسی برای اسکار نداشت! جانوران وحشی جنوبی ، بینوایان ، دفتری با خطوط نقره ایی و حتی فیلم " سی دقیقه بامداد " کاترین بیگلو هم فیلم های خوب و قابل اعتنایی هستند . " عشق " میشل هانکه را ندیده ام و با اینکه برای فلسفه فیلم احترام قائلم اما طبق شنیده هایم در حد نامزدی اسکار نبوده است! اگر دست من بود بجای فیلم های افلک و هانکه دو فیلم " خیزش شوالیه تاریکی " کریستوفر نولان و " غیرممکن " جی.ای بایانا را نامزد اسکار می کردم و دو صندلی خالی مانده از کج سلیقگی داوران در سال بزرگ 2012 را هم به " اسکای فال " سام مندز و " یاغی " جان هیلکات می دادم! 2013 : هرچقدر سال 2012 سال هیجان برانگیزی بود ، سال 2013 خیلی یخ بود!!! " 12 سال بردگی " استیو مک کوئین فیلم خوبی بود اما به عنوان فیلمی که بتواند برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال شود آنقدر بزرگ نبود! ولی ایراد کار این بود که در واقع رقیب چندان قدری نداشت! قرار بود " گرگ وال استریت " اسکورسیزی رقیب اصلی باشد اما آنقدر مسئله دار از آب در آمد که حتی انتشار نسخه دوبله مجاز آن در شبکه نمایش خانگی ایران هم جنجال ساز شد!!! " جاذبه " آلفونسو کوارون هم می توانست برنده باشد به شرط آنکه اینقدر آدم را به سرگیجه نمی انداخت بخصوص بنده که همین جوری اش ترس از ارتفاع دارم!!! " کاپیتان فیلیپس " پال گریس گرس را هم دیدم و به نظرم از آن فیلم هایی آمد که زیادی گنده کرده اند! بازی تام هنکس در این فیلم اصلاً خوب نبود و تنها نکته بیاد ماندنی اش بازی عالی برخاد عبدی سومالیایی است! اخاذی آمریکایی ، کلوپ مشتریان دالاس و او را ندیده ام اما می دانم آنقدر خوب بوده اند که در این سال کم بذاعت لیاقت نامزدی اسکار را داشته باشند . اما در مورد " نبراسکا " الکساندر پین و " فیلومنا " استفان فریرز نمی توانم قضاوت کنم . اگر دست من بود بجای فیلم فریرز " زندانیان " دنیس ولینو را نامزد می کردم و جای خالی دهم را هم به فیلم " پیشکار " لی دنیلز می دادم . 2014 : " مرد پرنده ایی " الخاندرو گونزالس ایناریتو از منظر هنری لیاقت اسکار را داشت اما به نظر بنده فیلمی که برنده جایزه بهترین فیلم سال می شود باید بتواند با مخاطب عامی مثل من هم ارتباط برقرار کند و فیلمی فقط مخصوص قشری خاص از فیلم بین ها نباید باشد! پس همانقدر که می گویم فیلم بعدی ایناریتو باید اسکار می گرفت ، می گویم این یکی نباید اسکار می گرفت! " پسرانگی " ریچارد لینکلیتر هم دقیقاً هم وضعیت را دارد . یعنی فیلمی است که برای قشری خاص از سینماروها ساخته شده نه تماشگر عام اما از نظر هنری از فیلم ایناریتو خیلی بهتر است و صبر و شکیبایی بالایی هم که در ساخت این فیلم به کار رفته شایستگی اش را برای بدست آوردن جایزه اسکار بیشتر می کرد . سلما و هتل بزرگ بوداپست را هم دیده ام و فیلم هایی بودند که لیاقت نامزدی را داشتند . " تک تیرانداز آمریکایی " کلینت ایستوود بیشتر یک فیلم تجاری خوش ساخت است تا یک فیلم هنری خوش ساخت و در واقع از نظر هنری حتی به پای سه گانه بتمن هم نمی رسد و کاملاً پیداست که فقط بخاطر مقاصد سیاسی و فروش بالایش بود که به جمع نامزدهای اسکار راه یافت! بازی تقلید ، تئوری همه چیز و ویپلش را با اینکه خیلی دلم می خواهد ، هنوز نتوانسته ام تماشا کنم . پس اگر دست من بود بجای فیلم ایستوود ، " میان ستاره ایی " کریستوفر نولان را نامزد اسکار می کردم که در این صورت مدعی اصلی جایزه بهترین فیلم سال می شد! دو صندلی خالی مانده را هم به " شب جو " دن گیلوری و " خشم " دیوید ایر می دادم! 2015 : این سال هم سال خوبی برای سینماروها بود و سالی پرهیجان در فصل جوایز . با اینکه " نورافکن " تام مک کارتی که جایزه اسکار را بدست آورد یک فیلم عالی و خوش ساخت است درباره یک سوژه بشدت حساس و غیر اخلاقی بدون داشتن حتی یک سکانس غیر اخلاقی! اما در برابر رقبای بزرگی که داشت اسکار گرفتنش واقعاً جای سئوال دارد! اسکار این سال بدون تردید حق " بازگشته از مرگ " ایناریتو بود اما داوران به این نتیجه رسیدند که چون سال قبلش اسکار حق فیلم ایناریتو نبوده ، حالا باید حق فیلم ایناریتو را بخورند! بعد از آن در رده دوم " مریخی " ریدلی اسکات قرار می گیرد که به نظرم خوش ساخت ترین و واقع گرایانه ترین فیلم علمی-تخیلی ساخته شده درباره سفرهای فضایی است . اما لابد داوران هنوز یادشان بوده که اسکار گرفتن " گلادیاتور " اسکات هم کمی بو دار بود!!! حتی " مکس دیوانه : جاده خشم " جورج میلر هم آنقدر عالی و بزرگ هست که لیاقت جایزه اسکار را داشته باشد . پس " نورافکن " چهارمین اولویت در بین لیست نامزدها می شود که حاضر بودم به آن رای بدهم . اتاق و رکود بزرگ هم عالی هستند و از تماشای چند باره شان لذت می برم . پل جاسوس ها هم فیلم خوبی بود اما به نظرم در بین بهترین های اسپیلبرگ جا نمی گیرد! فقط " بروکلین " جان کراولی را ندیده ام که آن را هم می دانم فیلم خوبی است! به نظرم اگر دست من بود هر هشت فیلم را در لیست نگه می داشتم و دو فیلم " هشت نفرت انگیز " تارانتینو و " استیو جابز " دنی بویل را هم به لیست نامزدها اضافه می کردم . 2016 : " مهتاب " از آن انتخاب هایی است که تا مدتها درباره اش صحبت خواهد شد اما هرچقدر هم بگویند که این فیلم از نظر هنری فلان است و بهمان ، بخاطر موضوع غیر اخلاقی اش در کت بنده نمی رود! اکثراً اعتقاد داشتند اسکار حق موزیکال " لالا لند " دیمون چزل بوده . بنده که اهل دیدن فیلم های موزیکال نیستم و یک عده هم بدون در نظر گرفتن موضوع فیلمی که اسکار برد ، از اسکار نگرفتن لالالند خوشحالند چون کارگردانش (که البته اسکار بهترین کارگردانی را گرفت!!!) پاسپورت اسرائیلی دارد! حتی اگر متولد آمریکا باشد! با اینکه نه " مهتاب " را دیده ام و نه " لالا لند " را و قصد دیدنشان را هم ندارم ، اما فکر می کنم به هر حال اسکار به یکی از این دو تا می رسید چون سایر فیلم ها به نظرم آنقدر بزرگ نیستند که شایستگی جایزه بهترین فیلم سال را داشته باشند . ورود ، ستیغ اره ایی ، جهنم یا آب خنک ، شخصیت های پنهان ، و شیر را دیده ام و همگی فیلم های خوبی هستند اما همانطور که گفتم بزرگ نیستند! حصارها و منچستر ساحلی را هم ندیده ام . اگر دست من بود " سالی " کلینت ایستوود را هم به جمع 9 فیلم نامزد اسکار اضافه می کردم .

فصل جوایز سینمایی 2017-2018


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog