نویسنده : نگاه بدون دیدگاه بازدید : 417 تاریخ : ۱۱ آبان ۱۳۹۶
دانلود نمایشنامه بهشت پوشالی ویژه نگاه دانلود
دانلود نمایشنامه بهشت پوشالی
معرفی شخصیتها: رباب: مادر خانواده -۵۵ ساله غلامرضا: پدر خانواده-۵۹ ساله علیرضا: پسر رباب و برادر ناتنی حسام- ۲۵ ساله حسام: پسر رباب و غلامرضا -۲۳ ساله راحیل و ایمان: فرشته
صحنه اول آفتاب کم جان پاییز، کم کم دارد دامنش را از حیاط آن خانه ویلایی محقر، جمع میکند. غروب سرخ خانه، سرد و سوت و کور است. باد آرامی در شاخ و برگ تنها درخت باغچه میپیچد. دو فرشتهی زیبا، نرم و آرام روی دیوارهای آجری خانه فرود میآیند و همین که حریر بالهای بلندشان را میبندند، باد آرام میگیرد و دوباره فضای خانه در سکوت عمیقی، به خواب میرود. راحیل:(با پشت دست عرق پیشانیش را میگیرد) آخیش، بالاخره رسیدیم. حالا میشه بگی چرا من رو این همه راه کشوندی اینجا؟ ایمان: (خم میشود و نیم نگاهی به در هال میاندازد) میدونی که… من بیدلیل تو رو جایی نمیارم !
دانلود نمایشنامه بهشت پوشالی
راحیل: آره میدونم؛ اما لااقل یه توضیحی بده! ایمان: خواستم بیای تا با چشمهای خودت ببینی(آهی میکشد) …شاید باورت بشه ! راحیل: چی رو ببینم و باور کنم؟ ایمان: (یک تای ابرویش را بالا میدهد و پوزخند میزند) اگه قرار بود جواب این سوالهات رو رک و راست بدم که…نمیآوردمت اینجا! راحیل: (لب ورمیچیند و زیر لب زمزمه میکند) درست مثل همیشه، مرموز و دهن قرص! صدای نامفهوم مکالمه دو نفر، از داخل خانه شنیده میشود.
ایمان: (لبخند میزند و با شوق میگوید) مثل اینکه پیداشون شد. راحیل: کیا؟ یکباره سکوت خانه با صدای خرد شدن یک جسم شیشهای در هم میشکند و صدای فریاد مردی، کل خانه را میلرزاند: دست از سرم بردار زن…چی از جونم میخوای؟ راحیل: (دستش را روی دهان میگذارد) خدای من… چه خبره اون تو؟ ایمان: (تلخ میخندد) تازه این اولشه، کم کم دیدنیتر از این هم میشه !
مرد به ایوان آمده و با اخمهایی در هم، پایش را در کفشهای مستهلکش فرو میکند و کلافه نوک کفشش را به دیوار میکوبد تا کفش در پایش بنشیند. با عجله از پلههای ایوان به سمت حیاط سرازیر میشود. رباب: (با صدای بلند میگوید) باز داری کجا میری؟ غلامرضا: (فریاد میکشد) یه قبرستونی جز اینجا! رباب:(با دلخوری میگوید) باز هم دور رفیق بازی و خوش گذرونیِ مجردی؟ مرد از پایین پلهها پشت دستش را به سمت دهان زن نشانه میرود.
نام رمان : نمایشنامه بهشت پوشالی
نویسنده : ثمین کاربر انجمن نگاه دانلود
ژانر : خانوادگی.جنایی
ویراستاران : :~LiYaN~:.
تعداد صفحات کتاب : 20 پی دی اف, 53 جار
منبع تايپ رمان : http://forum.negahdl.com/threads/125864/
این مطالب را به شما پیشنهاد میکنم
دانلودرمان یک تبسم برای قلبم م...
دانلودرمان زنانه یا مادرانه بر...
دانلودرمان آسمانی ها برای موبا...
دانلود رمان قرار ما عشق نبود ج...
دانلود رمان سختی های شیرین و ب...
دانلود رمان باتلاق عشق پریا کا...