چگونه پس‌انداز کنیم؟

بلاشک «اقتصاد» یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در زندگی امروز انسان‌هاست. اگر یک رویه اقتصادی صحیح برای خود نداشته باشید، ممکن است مشکلات بزرگی در زندگی‌تان ایجاد شود. بسیاری از مشکلات بزرگ جامعه (طلاق‌ها، اعتیادها، دزدی‌ها، قتل‌ها و...) ریشه‌های اقتصادی دارد. بنابراین، بد نیست انسان مدتی در زمینه اقتصاد مطالعه و تجربه کسب کند.
به هر حال، یکی از موارد اقتصادی که گاهی پدر و مادرها از بچگی به فرزند آموزش می‌دهند، پس‌انداز است. در این مطلب می‌خواهم چند نکته در مورد پس‌انداز بیان کنم که هر چند ساده است اما گاهی ممکن است همین چیزهای ساده به فکر برخی از ماها نرسد و یکی که بگوید تازه متوجه شویم. ترفندی که می‌خواهم بگویم را برای برخی از دوستان گفته‌ام و آن‌ها تعجب کرده‌اند از اینکه چرا این موضوع به فکر خودشان نرسیده بود!؟
نکاتی درباره پس‌انداز:
۱- آموزش اقتصاد به فرزندان بله، اما تفکر مادی و پول‌پرستانه خیر
عجیب‌ترین چیزی که گاهی دیده‌ام این است که یک پدر، یک نوجوان ده پانزده ساله را چنان وارد بازار کار کرده که در همان سنین نوجوانی، مثل یک مرد متأهل و بزرگسال، خشن و به قول معروف «گرگ» شده و انگار نه انگار که یک زندگی غیرمادی نیز وجود دارد. همانطور که در مطلب بسیار مهم « یک پدر چگونه می‌تواند شغل آینده فرزندش را تضمین کند؟ (کمی بحث در مورد کسب شغل) » که من در کلاس‌های تجارت الکترونیک باید حتماً برای دانشجوها بخوانم، گفته بودم، آموزش زیرپوستی اقتصاد به فرزندان (همانطور که توسط بابای خدابیامرز ما انجام می‌شد) کار بسیار پسندیده‌ای است اما اینکه تمام زندگی را از همان دوران کودکی در پول‌درآوردن خلاصه کنی یک ظلم بزرگ در حق فرزند است.
در مورد پس‌انداز هم هر چند آموزش آن با قلک در دوران کودکی کار جالبی است و ما هم قلک‌های فراوانی داشتیم اما باید در حد همان آموزش باقی بماند و مثلاً اینطور نباشد که خرید لباس عید را منوط به کافی بودن پول قلک فرزند کنیم و او که مثلاً پول قلکش کافی نیست یک ذهنیت مادی کسب کند...
به نظر می‌رسد بهتر است فرزندان تا قبل از دانشگاه چندان به پول و پس‌اندازِ جدی، فکر نکنند. از ابتدای دانشگاه می‌توان کم‌کم پس‌انداز را جدی‌تر گرفت.
۲- صرفه‌جویی و پس‌انداز آری، خساست خیر
وقتی بحث پس‌انداز پیش می‌آید، ممکن است افراد از بسیاری از خرج‌های ضروری خود بزنند که مثلاً فلان مقدار پول پس‌انداز کنند که فلان چیز را تهیه کنند. دقت کنید که پس‌انداز نباید مانعی باشد برای خرج‌های ضروری که برای پیشرفت شما لازم است. به طور مثال اگر الان خرید یک گوشی خوب باعث پیشرفت شما در زمینه‌های مختلف می‌شود، نمی‌توان گفت پول آن را پس‌انداز می‌کنم که مثلاً یک خانه بخرم. اگر آن گوشی خریده شود و شما پیشرفت کنید، از قِبَل آن پیشرفت، درآمد خوبی نصیب شما خواهد شد که آن پس‌انداز را بیشتر و سریع‌تر خواهد کرد...
به هر حال، در مورد اینکه یک خرج باید الان انجام شود یا هزینه آن پس‌انداز شود، یک «سبک-سنگین کردن» (یا Trade Off) لازم است.
به نظر می‌رسد تا قبل از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه و به دست آوردن اولین شغل رسمی، پس‌انداز کردن می‌تواند منجر شود که برخی عوامل پیشرفت خود را به خاطر صرفه‌جویی حذف کنید و این خطرناک است.
پس، من می‌توانم بگویم که در این مطلب، بیشتر، رویِ صحبتم با افرادی است که درآمدی دارند و فکر می‌کنند که می‌توانند پس‌انداز کنند اما روش آن را بلد نیستند. روی صحبتم با دانش‌آموز و دانشجو نیست چون احتمالاً پولی که در آن دوران از هر طریقی به آن‌ها می‌رسد بهتر است خرج کسب علم و تجربه شود تا پس‌انداز. (مگر اینکه پول‌توجیبی خوبی از والدین برسد که در این حالت این مطلب برای این شخص مفید خواهد بود)
من خودم از ابتدا تا پایان دانشگاه درآمد داشتم اما اولاً بسیار ناچیز بود و خرج شهریه دانشگاه می‌شد و اگر هم قرار بود چیزی بماند خرج خرید کتاب و دستگاه‌های مختلف برای کسب تجربه می‌شد. تازه از سن ۲۵ سالگی من ترفندی که در ادامه خواهم گفت را به کار گرفتم.

۳- بهترین راه پس‌انداز: یک حساب بانکی بدون کارت عابربانک
اکثر ما انسان‌ها وقتی پولی در دسترس داشته باشیم به محض اینکه کوچک‌ترین نیازی پیش بیاید آن‌را خرج می‌کنیم. من اگر الان در کارت عابربانکم چند صد میلیون هم که داشته باشم، کافی‌ست نیم ساعت بروم بیرون! احتمالاً با موجودی 0 برمی‌گردم!
در سن ۲۵ سالگی به این نتیجه رسیدم که برای اینکه خرج‌های غیرضروری را حذف کنم، باید یک حساب بانکی باز کنم که بشود به سرعت و به آسانی پول را در آن حساب ریخت اما نتوان به راحتی از آن برداشت کرد!   در این  صورت، پول اضافه‌ای که به دستم می‌رسد را سریعاً به آن حساب منتقل می‌کنم و بنابراین نخواهم توانست آن خرج غیرضروری را پرداخت کنم!
بین بانک‌ها گشتم و رسیدم به بانک مهر اقتصاد. این بانک از معدود بانک‌هایی است که یک درگاه واریز به حساب آنلاین دارد که واریز به حساب‌تان نوعی خرید اینترنتی به حساب می‌آید و در نتیجه می‌توانید از هر بانکی به حساب‌تان پول واریز کنید و هیچ مبلغی بابت کارمزد انتقال وجه، کسر نمی‌شود! از طرفی می‌توانید فقط دفترچه حساب داشته باشید و کارت عابربانک (که در برخی بانک‌ها تنها راه تعامل با بانک است) نگیرید. (این پاراگراف شبیه ریپورتاژها شد و حتی می‌خواستم اسم بانک را حذف کنم اما فکر می‌کنم باشد بهتر است)
ترجیحاً و برای اینکه درگیر مسائل شبهه‌ناک بانکی (که گاهی زندگی را فلج می‌کند) نشوید، یک حساب قرض‌الحسنه باز کنید اما اگر مرجع تقلید شما اجازه می‌دهد، می‌توانید یک حساب مضاربه‌ای باز کنید (توجه شرعی مهم: با این نیت که من بانک را وکیل می‌کنم که پول من را در کارهای اقتصادی سرمایه‌گذاری کند و سود و زیانش را با من تقسیم کند. البته بانک علی‌الحساب یک مبلغی به عنوان سود به شما می‌دهد و اگر در پایان سال، سود سرمایه‌گذاری بیشتر از آن شد، که به شما پرداخت می‌کند و اگر کمتر از علی‌الحساب شد به شما می‌بخشد و از شما پس نمی‌گیرد...). به محض اینکه پولی به دستتان رسید که فکر می‌کنید خرج ضروری‌ای در پیش ندارید سریعاً آن‌را به آن حساب منتقل کنید . چون کارت عابربانک ندارید و برای برداشت باید به صورت حضوری به بانک مراجعه کنید و این دردسرهای خاص خودش را دارد، طبیعتاً سعی می‌کنید تا حد ممکن برداشت کمتری از آن حساب داشته باشید.
با این ترفند ساده به مرور متوجه خواهید شد که پس‌انداز خوبی از پول‌هایی که قرار بود خرج تصمیمات احساسی شود به دست آمده.
ممکن است کمی ریاضت اقتصادی(!) هم متحمل شوید اما ارزشش را دارد.
۴- خرج‌های غیرضروری خود را شناسایی و حذف کنید
بسیاری از خرج‌ها آن هم زمانی که شما برای کارهای مهم‌تری مثل ازدواج و جهیزیه و خانه و ماشین و... پول کنار نگذاشته‌اید، غیرضروری به نظر می‌رسند. مثلاً یکی از برادرهای من هر روز با یک لباس یا کفش جدید وارد خانه می‌شود! (خدا می‌داند همین امشب با یک دمپایی گران‌قیمت وارد شد!) شاید صد نوع لباس داشته باشد! در حالی که من سه چهار دست لباس را بیش از ۵ سال می‌پوشم و تازه بعد از من به بابابزرگم به ارث می‌رسد و بعد از آن‌که او بارها در باغ می‌پوشد، بعد از سال‌ها، تبدیل به دست‌پاک‌کنی در آشپزخانه مادربزرگم می‌شود! (عجیب‌ترین چیز در زندگی من همین است که هر چیزی می‌خرم آنقدر بیخ ریشم می‌ماند که گاهی دست به دعا می‌شود که: خدایا! ده سال بس است، بیا و کمک کن این هارد اسکترنالم بسوزد بروم یک هارد USB3 بخرم!! همان هارد را یکی دیگر می‌خرد، آنقدر خوش‌شانس است که در هفته اول می‌سوزد! خوش به حالش! ما که از این شانس‌ها نداریم!) یا مثلاً همین برادر، در رستوران‌هایی غذا خورده که یک وعده آن با مجموع غذاهایی که من در عمرم در بیرون خورده‌ام برابری می‌کند!! طبیعی‌ست که او مشکلات اقتصادی پیدا کند.
انسان باید پول را جایی خرج کند که ارزشش را داشته باشد...
۵- نکات پایانی
- دقت کنید که پول مثل آب است. اگر جایی زیاد بماند می‌گندد! بنابراین هر از چند گاهی خرج‌های ضروری خود را پیش بکشید و پول را خرج کنید.
- مراقب باشید گرفتار عادت بد گردآوری پول نشوید. (سوره «همزه» را خیلی بخوانید: ویل لکل همزة لمزة، الذی جمع مالا و عدده... وای بر آن طعنه‌زن عیب‌جو که مال جمع می‌کند و دائم آن را می‌شمارد... آیات فراوانی در تقبیح عادت مال‌اندوزی داریم)
- هر از چند گاهی صدقه و کارهای خیر را فراموش نکنید. این کارها به آن مال برکت و آن‌ها را از گندیدن نجات می‌دهند و باعث می‌شوند گرفتار آن عادت بد نشوید. (آیات آخر سوره منافقون را خیلی بخوانید. اگر به من بود، حفظ این سوره بسیار عجیب را در مدارس اجباری می‌کردم. خیلی سوره خاصی است)
موفق باشید؛ حمید رضا نیرومند

چگونه پس‌انداز کنیم؟


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog