سایت و مجموعه پردیسگیم، فرا رسیدن سال 1397 را به تک تک همراهان خود و گیمرهای ایرانی تبریک میگوید. آرزوی ما این بود که در شرایط بهتری سال 97 را با شما آغاز میکردیم؛ با این حال از اکنون این وعده را به شما میدهیم که نوروز 98 را در شرایطی نو و با پردیسگیمی جدید همراه با شما جشن خواهیم گرفت...
به بهانه نوروز 97 ...
چه حیف که در چنین شرایطی برای سایت و پردیسگیم باید از نوروز و عید و عیدانه سخن به میان آورد و نوشت، بهاریهای بر سال جدید و جمعی بندی سالی که گذشت، سالی که چنان برای صنعت گیم و همه دست اندرکارانش خوب و درخشان بود که ما چون بسیاری دیگر مولانا وار ناله: "چون میروی بی من مرو، ای جانِ جان بی تن مرو... از چشمِ من بیرون مشو ای مشعله تابان من" در مدح عزیمتش میسراییم.
سخن از مشعله تابان شد، یادی از مشعله تابان امسالمان یعنی Persona 5 کنیم، که اکثرا سال را با حیرت از عظمت و شکوه آن آغاز کردیم. داستان بچه مدرسهای هایی که ظلم را در انفعال تاب نیاوردند و برای تغییر اوضاع و شرایط دست به یک انقلاب اساسی زدند، انقلابی که نخست در وجود خودشان چون بهاری شکفته زد و شکل گرفت و سپس چنان که شاملو گفت: "پشت پنجره بود که گل داد یاس پیر...".
بعدتر از همین سرزمین تابانی که "پرسونا" را بر ما ارمغان آورده بود، شگفتیهایی همچون "Nioh" و "Nier Automata" ظهور کردند، اولی که در سالی بدون سری "سولز" چون نوشداریی گوارا، نه تقلیدی، اما در یک راستا و با حفظ فاصله و جهانی منحصر به فرد ما را به دنیای شگرف خود فرو برد و دومی هم در یک برداشتی به غایت "کوجیمایی" از ژانر "سایبرپانک" دست به بازی با همه مرزهای روایت و مفاهیمی چون زندگی و پایانبندیهای نوآغازگرش شد.
کمی آنسوتر "نینتندو" بعد از چندین سال خاموشی، انگاری که چون آخرین شاهکار "ایشیگور"، "غول مدفون" سر از خاک بیرون آورد و رستاخیزی نوین را آغازگر شد."نینتندو سوویچ" یک کنسول هیبریدی، که نخست تعریف ما از کنسولهای بازی را دوباره نویسی کرد و سپس با شاهکارهایی چون "ماریو اودیسی" و "افسانه زلدا" نشان داد که هنوز که هنوز است به آن بیان مشهور "دود از کنده بلند میشود".
در ذوق شاهکارهای متعدد شرقیها غوطه میخوردیم که غرب نه با بلاکباسترها که با نبوغ مستقلسازهایش به مقابله به مثل برخواست، در زمانی که همه بازیهای پر زرق و برق ناقص و گرفتار "پرداختهای درون برنامهای" بودند، "سوپرجاینت" دست به خلق ژانری نوین چون "بسکتبال کیهانی" در "Pyre" زد و در کنارش "What Remains of Edith Finch" نوع بدیعی از ادبیات را که بیشتر تنها مختص به رمانهای موج نویی بود وارد مدیوم گیم کرد.
امسال شاید تولد دوبارهای برای "ندای وظیقه" و "کیش قاتلین" بود که سعی داشتند با تغییر ستینگ و بازه زمانی به ریشهها بازگردند، اما شاید بتوان آنرا تولدی جدید برای بازیهای چند نفره، و مولتیپلیر در نظر آورد چرا که با قد علم کردم امثال "Fortnite" و "PlayerUnknown's Battlegrounds" ما شاهد ژانری نوین و اقبال فزاینده به گیمها شدیم.
خلاصه که اثر خوب زیاد بود و تغییرات مثبت بسیار، اما خود ما چهطور؟
آیا توانستیم بیشتر بازی کرده و زندگی کنیم، آیا به تعادلی که همه بازیها در مکانیزمهایشان به دنبالش هستند در زندگی خود رسیدیم؟ چقدر بازی کردیم؟ چقدر زندگی؟ چقدر رفاقت؟ چقدر مطالعه؟ چقدر زمان برای خود و بعد هم برای دیگران.
شاید همین حفظ تعادل و یافتنش بزرگترین چالش ما در زندگی امروز باشد، زمانی که میشود تا ساعتها غرق یک صفحه مجازی بود و روزمرگی را بیتوجه انکار کرد، اما نباید غافل شد که شاید این خود یک چاه در مقابل چاله#های پیش روی ماست، امیدوارم که هیچ یک از ما در سال 97 به داخل چاه نیفتیم.
و در آخر یک هدیه گیمینگ کوچک برای شما پردیسهای عزیز .... تقویم گیمینگ سال 97
دریافت تقویم گیمینگ پردیسگیم