وقتی سوژه متعلق به زمانی ماضی است، چه چیزی پویایی را بر مستندتان تحمیل میکند؟
تصاویر سر بریدن، شلیک گلوله در سر، زندهبهگور کردن، گور دستهجمعی و باقی جنایات داعش درمستندهایی درباره دوران حکومت خلافت اسلامی در عراق و سوریه، اغلب آرشیو بصری خود اعضای این حکومت است که پس از سقوط به دست مستندسازان میرسد. سؤال اینجاست چگونه میتوان در یک مستند که درباره داعش است از این آرشیو استفاده نکرد و همچنان خشونت را به نمایش در آورد؟ مستند خاطرات خبرنگار جنگ درباره شرح این خشونت است و بار القای این خشونت به مخاطب را نیز تماماً بر دوش آرشیو خود داعش میگذارد. به عبارتی اگر از تمام مستند، تصاویر قتلعام آرشیوی را حذف کنیم، با اثری مواجهیم که از نظر فضا و شکل چیزی برای ارائه ندارد. نکته اینجاست مردم شهرهایی که در دوران خلافت داعش شکنجه شدند و شاهد مرگ نزدیکانشان با شنیعترین شکل ممکن بودند و در لحظاتی که بین مرگ و زندگی دستوپا میزدند، نه یارای ثبت این تصاویر را از ترس داعشیها داشتند و نه امکاناتش را؛ بنابراین اغلب جنایات داعش بنا به تفکر تبلیغی آنها، توسط خودشان تصویربرداری شد و اینک در اغلب مستندهای پس از سقوط داعش استفاده میشود. این امرِ ناگزیر، سبب شده است کمتر اثر مستندی درباره این موضوع با رویدادی زنده و عملی پویا همراه باشد. نکته دیگر الزام جنگ است که ناچار اجازه حضور مستندساز را در حین وقوع رویداد نمیدهد.
با مقدمه فوق میتوان نتیجه گرفت که ذات مستندهایی که در باب داعش است، از روی جبر باید رویداد ماضی را شرح دهند و فاقد عملی هستند که به اکنون ربط دارد. با درک این جبر، چیزی که میتواند خلأ عمل را جبران کند تکنیک است. در مستند خاطرات خبرنگار جنگ، مستندساز با شیوه مصاحبه و البته همراهی با سوژه در مکان رویداد ماضی، سعی در زنده نمودن واقعه دارد. تکنیکی که بیشتر به فیلمنامه و طرح روایی مستند مربوط است.
مستندساز کرختی یک خاطره گویی منفعل را با چنین شیوهای، بدل به روایتی پویا و زنده میکند.
در این مستند ماجرای زنی سنی به نام عالیه الجبوری را شاهدیم که در قتلعام سربازان پایگاه هوایی اسپایکر تکریت عراق در دوران داعش، موفق به فراری دادن ۵۸ سرباز شیعه شد. مستندساز برای دوری جستن از کلیشۀ رایج مصاحبه، شخصیت محوریاش را به مکان رویداد، یعنی جایی که این زن مدتها آن ۵۸ سرباز را در دوران داعش مخفی کرده است میبرد و دست به بازسازی میزند. نکته اصلی مستند در زیباشناسی، همین شکل بازسازی است. بهگونهای که ماجرای تاریخی نه به شکل تولیدی فیلمیک، نمایشی یا مصنوعی، بلکه با استفاده از عوامل تصویربرداری همین مستند، محقق میشود. عالیه در شرح خاطرات فراری دادن آن ۵۸ سرباز، عوامل همین مستند خاطرات خبرنگار جنگ را به جای آن سربازان در نظر میگیرد و در حین روایت ماجرا با ایفای نقش خودش در دوره داعش، به بازسازی میپردازد. میتوان گفت آنچیزی که مستند را تا حدودی از ورطه تکرار دور میکند همین نگاه تا حدودی نوآورانه در شیوه بازسازی است. یک بازسازی که با کمترین امکانات مالی و تدارکاتی محقق میشود. اینجاست که گفتار متن نیز از زبان تولیدکننده، اعتراف میکند که کارگردان اصلی مستند عالیه است. درهرحال با وجود کاستیهای چنین شیوهای در بازسازی، آنچه بیش از هر چیزی برجسته میشود، زاویه دیدی نو در بیان رویدادی است که نقل آن جز با خاطره گویی میسر نیست. به عبارتی مستندساز کرختی یک خاطره گویی منفعل را با چنین شیوهای، بدل به روایتی پویا و زنده میکند.
اما نکته اصلی در چنین آثاری ایجاد فضاست. آیا فقط برای اعمال خشونت و نمایش آن باید به آرشیو رجوع کرد؟ ضعف اصلی مستند اینجاست. زمانی که آرشیو را از تصاویر اورجینال مستند حذف کنیم به پلانهایی متعدد از مصاحبه میرسیم که کارکردی فیلمیک ندارند. ضعفی که غالباً اکثر مستندهایی که به موضوعی ماضی میپردازند به آن دچارند. حال در مستند خاطرات خبرنگار جنگ مستندساز سعی نموده با نریشن این ضعف را تا حدودی پوشش دهد. به طور مثال با توصیف فضای جاسوسی در بین شهروندان و یا با شرح و نمایش تصاویری از خرابههای پس از جنگ، مصاحبهها رنگ و بویی زندهتر مییابند و تأثیر خاطره گویی بر مخاطب بیشتر میشود.
انتهای مستند هم بهظاهر شعارزده است. عالیه درباره اهلبیت میگوید و تمسک از آنها. چیزی که بهظاهر القای محتوایی مذهبی به مخاطب برای ترویج تفکری شعارزده است. آنجایی که عالیه یکی از رؤیاهایش را روایت میکند. رؤیایی که در آن دو نفر از اهلبیت به خوابش میآیند و آنچیزی که تا حدودی شعاری شدن را از این پایانبندی نجات میدهد، به یادآوردن این نکته است که داعشیها در طول سالها نسلکشی جنگی مذهبی را راه انداخته بودند و اگر چه سنیهای زیادی را نیز به جرم مخالف اعدام کردند اما شیعیان را بی پرسش و پاسخ با اثبات مذهبشان میکشتند. بنابراین این پایانبندیِ بهظاهر شعارزده را میتوان با نگاهی دیگر نیز نگریست. یک پایانبندی که تکمیلکننده ایده اصلی مستند است. یک زن سنی که شیعیان را نجات داد. یک پایانبندی برای پایان دادن به جنگهای مذهبی!
نویسنده: رحیم ناظریان
کپی برداری و نقل این مطلب تنها با ذکر نام بلاگ سینمامارکت جایز می باشد.