«زندگی کوسهها» محصول سال ۲۰۰۶ مستندی دیگر از مجموعه مستندهای تبلیغاتی هدفمندی است که در انتها با آدرس یک وبسایت به پایان میرسد. اما تفاوت آن در این است که فیلم راب استوارت در سال ۲۰۱۷ با مرگ نویسنده و کارگردان کانادایی آن در سن ۳۷ سالگی بر اثر هیپوکسی پایان مییابد، و این موضوع وزن و اهمیتی به فیلم میبخشد که در کمتر مستندی از این دست سراغ داریم. این فیلم که شاهدی است بر باور بیشائبه سازندهی آن به حفاظت و مراقبت از کوسهها، خواستار شفافیت و حفاظت از کوسهها است و هنر فیلمبرداری جذاب ۴K آن برای دوستداران تصاویر مستند و فعالان محیط زیست به یکسان فریبنده است.
سرنوشت استوارت در ابتدای «انقراض کوسهها» فاش نمیشود؛ ولی از اظهارات شوم همکارانش و اعتراف خود استوارت قابل پیشبینی است. استوارت میگوید که با وجود نگرانی والدینش از وضعیت سلامتی وی، موفقیت در به سلامت جستن از چنگال مرگ، اعتماد به نفسش را افزایش داده است.
نازیبایی اندکی در برخورد فیلم با مرگ استوارت به عنوان نوعی غافلگیری دراماتیک وجود دارد. اما روی هم رفته، آن تصمیم نشاندهنده عزم پولادین مرد برای جلوگیری از ناپدید شدن کوسهها از پهنه اقیانوسهاست و فاجعهای که به گفته استوارت با ما فاصله چندانی ندارد، او ادعا میکند که هر سال ۱۰۰ میلیون کوسه کشته میشوند و ۹۹٪ از جمعیت جهانی کوسهها در طول سه دهه گذشته ریشهکن شده است.
دلیل آشکار و واضح این سلاخی سازمانیافته، اول از همه، علاقه آسیاییها به سوپ باله کوسه است که شکارچیان را وادار میکند کوسهها را شکار کرده، بالههای آنها را ببرند و سپس لاشه مثله شده آنها را دوباره به آب بیندازند. این کوسهها همیشه تلف میشوند. استوارت به بررسی جزئیات این روند و سایر روشهای بگیر و بکش در کاستاریکا، پاناما، آفریقا و لس آنجلس میپردازد و کوسههایی که در تورهای بزرگ ماهیگیری اسیر شدهاند را به تصویر میکشد.
هرچند پس از مستند اول «زندگی کوسهها»، بسیاری از کشورها قوانین سختگیرانهای در این زمینه وضع کردند، اما هنوز راههای گریزی باقی مانده است، برای مثال در کیپ ورد در آفریقا، شکار باله کوسه به خودی خود غیرقانونی است اما واردات باله کوسه از طریق کشتی کاملاً قابل قبول است. این طبیعتاً منجر به عملیاتهای «محرمانه» کشتار و واردات گستردهای میشود که استوارت با تصاویر پنهانی گویای خود به نمایش میگذارد.
در حالیکه مستند «خلیج کوچک» ساخته لوئی سیهویوس از علاقه ذاتی مردم به دلفینها استفاده کرده است، اما استوارت میداند که مأموریت او تغییر رفتار مردم نسبت به خود کوسههاست. او ادعا میکند که کوسهها نه تنها شباهتی به هیولاهای ترسناک آدمخوار «آروارهها» و «آبهای کمعمق» ندارند، بلکه شکارچیان زیبا، فوقالعاده، باشکوه و مهمی در رأس هرم غذایی هستند که اهمیتی حیاتی برای اکوسیستم سیاره ما دارند.
هرچند ممکناست با بانمک و دوستداشتنی خواندن کوسههای کلهچکشی و کوسههای آبی کمی زیادهروی کرده باشد، اما صحنههایی که کوسهها را در آغوش گرفته، نوازش کرده، و با آنها بازی میکند، ادعاهای او را تأیید میکنند. علاوه بر این، حتی اگر کسی کاملاً چنین تصویری را نپذیرد، فیلم به خوبی نشان میدهد که ما بدون هیچ دلیل قانعکنندهای کوسهها را در خطر انقراض قرار دادهایم. مثلاً، یک بیولوژیست دریایی را به کار میگیرد تا غذای ماهی و حیوانات خانگی و لوازم آرایشی و بهداشتی را آزمایش کرده و نشان دهد که بنا به دلایل نامشخصی، اکنون DNA کوسه در طیف گستردهای از محصولات مصرفی وجود دارد.
یک مرد جوان اجتماعی و محبوب که زندگی خود را برای حفظ جانوران دریایی مورد علاقه خود به خطر میاندازد، استوارت متعهد، بیباک، و کمی خوشبین است که کارش به عنوان یک فیلمساز – و سخنگو و معترض – به آموزش مردم کمک کرده و در انتها منجر به تغییر خواهد شد. او که علیرغم سرنوشت نابهنگامش، کارگردان و نویسنده این مستند عنوان شده است، با ساختار جهانگردانه و سیاحانه، فیلم کمی حس پراکندگی منتقل میکند، گویی زمان بسیار اندکی برای هر کدام از عناصر اعلام جرم خود صرف کرده است.
با این وجود، با فیلمبرداری خیرهکننده از مناظر زیر دریا که مسکن موجودات وحشی و شگفتانگیز است، «انقراض کوسهها» استدلال خود را با پرداختی زیباشناختی پیش میبرد که فقط منطق بینقص آن را تقویت میکند.
کپی برداری و نقل این مطلب تنها با ذکر نام بلاگ سینمامارکت جایز می باشد.
مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 381 تاريخ : شنبه 4 آبان 1398 ساعت: 12:02