از بعثت او جهان جوان شد ...
از بعثت او جهان جوان شد ...
قرار بود چهل روز در حرا باشد
و از تمامی خلق خدا جدا باشد
قرار بود كه او باشد و خدا باشد
خدا معلم و شاگرد، مصطفی باشد
كسی اجازه ندارد به این حریم آید
به غیر یك نفر آن هم كه مرتضی باشد
خدا به غیر نبی معتكف نمی خواهد
مقام هر كسی این نیست با خدا باشد
همان كه كل بشر ریزه خوار خادم اوست
همان كه خاك درش مُهر انبیا باشد
همان كه فاطمه اش افتخار قرآن است
كسی ندیده، چنین دختری كجا باشد
تمام حاجت این عبد رو سیاه این است
چنین شبی حرم مشهد الرضا باشد
برات نوكریش را ابالحسن بدهد
كبوترانه شب جمعه كربلا باشد
بیا و عیدی من را بده به چشم ترم
بگیر دست مرا و به كربلا ببرم
از بعثت او جهان جوان شد / گیتى چو بهشت جاودان شد
این عید به اهل دین مبارک / بر جمله مسلمین مبارک .
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |