خاطره های زهرآگین
خاطره های زهرآگین
راه گریزی نیست از ترانه ای که ناگهان می شنوی
و به خاطر می آوری روزی را که آن ترانه را به یگانه معشوقت تقدیم کرده بودی!!!
راهی نمی ماند جز به یادآوردن و تلخ گشتن
اینک من هستم و تکرار این ترانه و احساسی که هیچ شباهتی ندارد به حال آن روزها
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |