دل نوشته ای برای امام عصرم....
دل نوشته ای برای امام عصرم....
مگر میشود دلت گیر کسی باشد،دوستش داشته باشی و بر خلاف میل او عمل کنی؟؟؟مگر میشود؟!!!
مگر میشود قلبت برای کسی بتپد و کارهایی که معشوقت دوست ندارد را انجام بدهی!!؟
مگر فقط باید غروب جمعه برایم دلگیر باشد،وقتی که تو نباشی غروب هفت روز هفته برایم مانند جمعه ها دلگیر است…
اخر دیدار ما کی؟کجا؟خسته شده ام دیگر!!!ساعت های نبودنت برایم مانند سالهای طولانی است!!!
چندین سه شنبه است که به جمکران میعادگاه عشاقت می آیم و ناله دیدار سر می دهم تا شاید بیایی…چندین جمعه است که چشم به غروب اسمانت میدوزم و برای ظهورت دعا میکنم….؟
اقا جانم پس کی می آیی تا انتقام مادرت زهرا را بگیری؟پس کی می آیی تا منتقم خون اباعبدالله الحسین وشش ماهه اش باشی؟؟؟پس کی می آیی تا ریشه ی ظلم و ستم را از بین ببری!!!اقا جان ظلم جهانی را می بینی تا به کجا رسیده است؟حتی دیگر از کشتن کودکان بی گناه و معصوم هم ترسی ندارند///.
خدایا تو را به حرمت امام عصر قسم می دهم این ستمگران را از بین ببر…
خدایا اجازه ی ظهور مهدی موعود را صادر کن…
خیلی ها به تنگ امده اند،ما بچه شیعه ها از ته دل ارزوی ظهور میکنیم…….
السلام علیک یا صاحب