سلام اي غايب بي نشان!
سلام اي غايب بي نشان!
سلام ای غایب بی نشان !
ای بهانه ی تمام گریه هایم ! ای آقای ندیده ام!
امشب دلم دوباره بیقراری می کند,
ستاره می شمارد و سراغت را از ماه می گیرد,
اما گل های باغچه که بیقراری دلم را می بینند
به جای ماه جواب می دهند:
« ما عمریست هر بهار به امید آمدنش خود آرایی و
عطر افشانی می کنیم
ولی با آمدن پاییز عمر ما به سر می آید و او نمی آید.»
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |