غزل انتظار : به هر کجا که گل شکفت،دوان دوان بکوب رفت
غزل انتظار : به هر کجا که گل شکفت،دوان دوان بکوب رفت
به هر کجا که گل شکفت،دوان دوان بکوب رفت
تمام هفته را به پا ، ز صبح تا غروب رفت
بهار را به شوق آن که تنگ در بغل کشد
به شاخه شاخه گل نشست،به دل دلِ قلوب رفت
شنیده بود چشم جان، که جمعه وعده گاه توست
هنوز چشم بر درم و جمعه با غروب رفت
به بهترین لحظه ها قنوت داده بود دل
نیامدی، ندیدمت،وَ لحظه های خوب رفت
شاعر:رحمان زارع
تمام هفته را به پا ، ز صبح تا غروب رفت
بهار را به شوق آن که تنگ در بغل کشد
به شاخه شاخه گل نشست،به دل دلِ قلوب رفت
شنیده بود چشم جان، که جمعه وعده گاه توست
هنوز چشم بر درم و جمعه با غروب رفت
به بهترین لحظه ها قنوت داده بود دل
نیامدی، ندیدمت،وَ لحظه های خوب رفت
شاعر:رحمان زارع
زیباترین اشعار فارسی
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |