دوست داشتن کشور یا دشمنی ِ پنهان..؟؟
دوست داشتن کشور یا دشمنی ِ پنهان..؟؟
دوست داشتن کشور یا دشمنی ِ پنهان..؟؟
1) دیدید که گاهی بعضیها ادّعای دلسوزی و دوست بودن میکنن، امّا دقیقاً کار دشمن را میکنن؟!
2) اوایل انقلاب بود؛
اون زمان، یه عدّهای میگفتند چرا روحانیّت خودشو در مسائل سیاسی آلوده میکند؟
روحانیّت باید برود در حوزههای علمیّه و فقط تدریس کند و برای مردم مسألۀ شرعی بگوید !!
بعدها امام گفتند که اینها -خواسته یا ناخواسته- دوست ما نیستند...!
3) در چند روز گذشته حتماً شنیدید که آقای "آشنا"، مشاور رئیس جمهور، چه حرفی زدند ؟!
آقای آشنا با توجّه به نفوذ سردار سلیمانی در قلوب مردم ایران، احساس خطر کردند و گفتند ایشون نباید وارد سیاست شوند که اگر وارد شوند ، کار ماها سخت میشود...!
آقای آشنا در صفحۀ فیسبوکش(!) نوشت:
"بگذاریم حاج قاسم در قلّۀ اسطورهای دفاع از حریم و حرم بماند؛ نگذاریم او را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گازانبر بکشانند!"
4) امـّا اصل ماجرا:
آقای عارف که همین چند روز پیش در انتخابات ریاست مجلس، از نامرد اصولگرایان شکست سختی خورد،
با ارسال پیامی از طریق یک واسطه به آقای "آشنا" با اشاره به اثرگذاری حاجقاسم سلیمانی در منطقه گفته است:
"بدون اینکه موضوع به ما ربط پیدا کند به این ماجرا بپرداز که او قصد فعالیت سیاسی دارد!"
این چهره اصلاحطلب، از آقای آشنا خواهش کرده و گفته است:
"هر برخوردی صورت میگیرد، ما لو نرویم [!] امّا ما در این زمینه کاملاً با شما هماهنگ هستیم!!"
5) آیا این درخواست برای عدم ورود سردار سلیمانی به سیاست، نشانۀ دوستی است یا ...؟؟؟!!!!
گردآوری: مجنون الطّلائیه