702
702
امروز با خانواده ی مامان بیرون بودیم :) خوب بود خوش گذشت خداروشکر :* دیگه این هفتهـ آخرین گردشمون بود تو ماه رمضون جُمه ها خونه ایم :| با خاله عکس گرفتنامُ دوس دارم ^^
# سرطان داشت ، گدایی می کرد که پولِ شیمی درمانیش در بیاد :( خدا جونمـ ؟ میشه لطفا کمکش کنی؟ خیلی احتیاج داشت بهت :( می دونم تو مهربونی ُ مشکلاتِ هممون ُ حل می کنی :*
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |