شدم حیف کثافت کاریه تو
شدم حیف کثافت کاریه تو
به خدا خدا گفتن تو قسم
شدم حیف کثافت کاریه تو
ازین به بعد لخت با پنجره ات بخواب
ارضا شدنت با نگاه مردان بوى کثافت میدهد
طهران غرق لجن هایى مثل تو شده است
که نئشگى را در خون بازى عشق میدانند
بوسه بر لب تو حرام است
براى تمام کنار تو بودن هایم
سنگ پا میخواهم
این پوست گناهى نکرده که گند رویش بماند
اعدام مرگ با شرافتى براى قاتل است
اما براى گرفتن جان پوسیده ى تو طناب و تیر حیف میشود
مست لخت نئشه تنها کنار تن ها بخواب
این شهر به فاحشه هم نیاز دارد...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |