ما تو را با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟
ما تو را با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟
این روزها که در سوگ امام راحلمان - رضوانالله تعالی علیه - نشستهایم، ستون گفت و شنود را به غزلی از شاعر متعهد کشورمان آقای محمدعلی بهمنی اختصاص میدهیم.
***
زندهتر از تو کسی نیست چرا گریه کنیم
مرگمان باد و مباد آن که تو را گریه کنیم
هفت پشت عطش از نام زلالت لرزید
ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم
رفتنت آینهی آمدنت بود ببخش
شب میلاد تو تلخ است که ما گریه کنیم
ما به جسم شهدا گریه نکردیم مگر
میتوانیم به جان شهدا گریه کنیم؟
گوش جان باز به فتوای تو داریم بگو
با چنین حال بمیریم و یا گریه کنیم؟
ای تو با لهجهی خورشید سراینده ما
ما تو را با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟
آسمانا همه ابریم گره خورده به هم
***
زندهتر از تو کسی نیست چرا گریه کنیم
مرگمان باد و مباد آن که تو را گریه کنیم
هفت پشت عطش از نام زلالت لرزید
ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم
رفتنت آینهی آمدنت بود ببخش
شب میلاد تو تلخ است که ما گریه کنیم
ما به جسم شهدا گریه نکردیم مگر
میتوانیم به جان شهدا گریه کنیم؟
گوش جان باز به فتوای تو داریم بگو
با چنین حال بمیریم و یا گریه کنیم؟
ای تو با لهجهی خورشید سراینده ما
ما تو را با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟
آسمانا همه ابریم گره خورده به هم
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |