+39
+39
+ حسِ بی حسی ای دارم ب این روزا:(
+ محدودیت ینی اینکه چیزییو بخایو برا رسیدن بهش هیچ کاری از دستت برنیاد!
+ اشک ینی ایستادن تو اوجِ خستگی...
+ هرکاری میکنم اِلا درس خوندن!:| من چطوری میخام پاس شم اینارو نمیدونم!!:|
+ عطی رف...:( تنها خانواده ای که گریه کرد موقه خدافظی ما بودیم!:| همه یِ جوری نگامون میکردن! انقد عجیبه وختی عزیزت داره میره سفر گریه کنی؟؟!:|
+ غــرور مانعِ ادامه گریهَ ت بشه!-_-
+ ترک کردنِ مجازیــَم اونقدا که فک میکردم سخت نیس! ولی میدونم اینا همه حرفه و این دوران تموم شه بازم همون برنامه رو داریم هـِی پا نت!-__- :/
+ گوجه سبز اِلی زیات دوس:|
+ آخرِ همه یِ اینا چی میشه ینی؟؟!
+ دارم تلاش میکنم بدونِ فاطیــَم زندگی کنم! وابستگیُ باید ریخت دور!-_-
+ هنوزم یِ حسِ دیگه ای دارم با رژِ قرمـــز!
+ فقط اینو میدونم که یه روز شرو میکنم موقـه شو نمیدونم!:|
+ ادما تنهاییو خیلی خوب بلدن یه وقت واسه ادما خودتو تنها نکنی!:)
+ در آرزویِ پسر داشتن...خیلی آرزویِ قشنگیه:) تنها کسی که زندگیمو به پاش میریزم!:)
+ مـــامـــانـــی پســـرم
پســــر تاجِ ســــرم^_^ ( با لحنِ شعر خوانده شود!:| )
+ عشقِ مامانـــش^-^