نگرانی و اشتباه دیشب
نگرانی و اشتباه دیشب
دیشب شب عجیبی بود من و سمیرا دچار اشتباه شدیم خیلی سخت گذشت ولی یک چیزی را به ما فهماند که حتی یک ساعت بدون هم نمیتانیم زندگی بکنیم خدا شاهد و گواهه که خیلی دوستش دارم و حاضر نیست لحظه ای ناراحتی اش را ببینم عزیزم اگر گاهی نازاحتت میکنم ببخشین. چون خیلی خوبی. فدات بشم عشقم. خدا منو بکشه که باعث شدم ساعتی ناراحت باشی. قول میدم دیگه اینکارو نکنم سمیرا دردت به قلبم خیلی دلم تنگه کلش دیشب کنارت بودم.زندگی ام تویی نفسم تویی دیشب داشتم خفه میشدم ولی باهات حرف زدم بهتر شدم. هر چی دارم و خواهم داشت متعلق به توه دوستت دارم تا ابد تا همیشه.
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |