گفتگوی خداوند با جناب داوود (ع)
گفتگوی خداوند با جناب داوود (ع)
خداوند به حضرت داوود (ع) فرمود: شکر نعمت من بگذار. داوود گفت: بار خدایا هر نعمتی که از تو به من رسیده شکر کرده ام. خداوند جبرئیل را به سوی داوود فرستاد و گفت: برو و نفس داوود را بگیر... جبرییل چنین کرد ... داوود گفت: ای جبرئیل دست نگهدار تا نفسی تازه کنم ... جبرئیل گفت: اجازه ندارم... داوود گفت: دو سوم طاعتم مال تو ... قبول نکرد... داوود گفت: نیمی از طاعتم؟ قبول نکرد... گفت: هر طاعتی که کردم مال تو بگذار نفس بکشم... آن موقع بود که جبرئیل دست از دهان او برداشت. خداوند گفت: ای داوود همه طاعاتت را به یک نفس باختی... حالا بنشین و حساب کن عمر تو چند نفس بوده؟ پس شکر تک تک نفس ها کن... مگر نگفتی با هر نعمتی که فرستادی شکر کردم؟ کمترین نعمت من همین نفس هاست...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |