به بهانه ارتحال امام؛اصول تربیت از دیدگاه امام خمینی(ره)
به بهانه ارتحال امام؛اصول تربیت از دیدگاه امام خمینی(ره)
1. تکیه بر اصلاح خود؛ امام راحل1 میفرمود: کسانی که میخواهند در این عالم تربیت کنند دیگران را، قبلاً خودشان تزکیه شده باشند، تربیت شده باشند.([9])
2. تقدم تزکیه بر تعلیم؛ امام خمینی(ره) تقدم تزکیه بر تعلیم را به عنوان یک اصل راهبردی بارها یادآور شده است: کوشش کنید که تربیت بشوید و تزکیه بشوید، قبل از اینکه تعلیم و تعلّم باشد. کوشش کنید که همدوش با درس خواندن و تعلیم، تربیت باشد، که او مقدم است به حسب رتبه بر تعلیم و بر تلاوت آیات و بر تعلیم کتاب و حکمت.([10])
این اصل اتخاذ شده از سوی حضرت امام(ره) مستفاد از آیات قرآنی است که در سه مورد تزکیه و تربیت را بر تعلیم مقدم داشته است.([11]) امام خمینی(ره) علم بدون تزکیه و تربیت را منشأ و سرآغاز بسیاری از خطرها و انحرافات میداند و میفرماید: ...مهم تربیت است. علم تنها فایده ندارد، علم تنها مضر است. گاهی این باران که رحمت الهی است وقتی به گلها میخورد، بوی عطر بلند میشود؛ وقتی که به جای کثیف میخورد، بوی کثافت بلند میشود؛ علم هم همینطور است که اگر در یک قلب تربیت شده علم وارد بشود، عطرش عالَم را میگیرد. و اگر در یک قلب تربیت نشده یا فاسد بریزد...، این، فاسد میکند عالَم را....([12])
3. تداوم تربیت؛ امام بزرگوار همه انسانها را از بدو تولد تا آخرین روز زندگی نیازمند تعلیم و تربیت میداند و میفرماید:
همه جمعیت دنیا احتیاج به تعلیم و تربیت دارند. هیچ کس نمیتواند ادعا کند که من دیگر احتیاج ندارم به این که تعلیم بشوم و تربیت بشوم. رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت، منتها احتیاج او را خدا رفع میکرد. ما همه احتیاج داریم.([13])
4. اصل تکرار و تلقین؛ توجه به این اصل را میتوان از نوآوریهای تربیتی حضرت امام(ره) دانست. ایشان در اینباره میفرماید: اگر بخواهید یک بچهای را تربیت بکنید، باید یک مسأله را چندین دفعه با چند زبان، با چند وضع، به او بخوانید. مطلب یکی باشد، لکن طرز بیان اینها؛ به طوری که در قلب او نقش ببندد.([14])
5 . جهتدار بودن تربیت؛ آیاتی که محور تعلیم و تربیت انبیا را اخلاص و توجه تامّ به مبدأ هستی معرفی میکند، منشأ و محور تأکید فراوان امام خمینی(ره) نسبت به جهتدار بودن امر تعلیم و تربیت است: و از همینجا میتوان گفت: تفاوت اسلام با دیگر مکاتب تربیتی آن است که آنها خود را محدود به هر یک از اهداف مورد نظر در مبانی تربیتی خویش میدانند، ولی اسلام حرکت تربیت را به سوی خدا و توجه به او معرفی میکند؛ از این رو در سازندگی فرد یا سازندگی و بالندگی اجتماع خود را محصور و محدود نمیکند.
...تمام انبیا، معلمها هستند و تمام بشر، دانشجو. انبیا مکتبی دارند که در آن مکتب میخواهند این موجود دوپایی که بدترین موجودات است و اگر رها بشود خطرناکترینِ موجودات عالم است، این را به راه مستقیم، به صراط مستقیم هدایت کنند... عالَم یک دانشگاهی است و انبیا و اولیا و تربیت شدههای آنها، معلم هستند و سایر بشر دانشجو... وظیفهی معلم، هدایت جامعه است به سوی الله و وظیفه دانشجو، تعلّم