واژگان مصوب فرهنگستان زبان فارسی برای واژه های رسوبشناسی
واژگان مصوب فرهنگستان زبان فارسی برای واژه های رسوبشناسی
سالانه فرهنگستان زبان و ادب فارسی واژه های جدیدی به عنوان معادل فارسی لغات انگلیسی پیشنهاد می کند. این کار اگرچه بسیار ارزشمند و سخت است در برخی موارد نیاز به بازبینی دارد. برخی از واژه ها به سهولت توسط عموم مردم پذیرفته شده و درحال استفاده می باشد ولی به نظر می رسد بعضی از واژه ها شانس ناچیزی در جای گیری در دایره لغات مردم دارد، برای مثال واژه آژند که بجای کلمه Cement پیشنهاد شده است. همچنین کلماتی جامعیت لازم برای جایگزینی را ندارند. برای مثال واژه Reef در زیست شناسی دریایی، کشتی رانی و زمین شناسی معانی مختلفی دارد. واژه آبسنگ بیشتر در کشتی رانی مطرح است زیرا از دیرباز ریفهای به علت برخورد به کف کشتی ها مورد توجه ملوانان بوده است. بنابراین باید توجه ویژه ای به واژه های معادل حین انتخاب داشت.
معادل فارسی | واژه | معادل فارسی | واژه | معادل فارسی | واژه |
آژند | Cement | آبسنگ | Reef | فرش جلبکی | Algal mat |
آژندش | Cementation | آتشفشان آواری | Volcaniclastic | لایه بندی چلیپایی | Cross-bedding |
بادرفت | Loess | آبدره | Fjord | تنگ چینی | Close packing |
ترکش | Shard | سنگآوار | Lithoclast | بازبلوری شدن | Recrystallization |
پوکسنگ | Tufa | سخترویه نمکی | Salcrete | برسنگ زی | Epilithic |
گاه | Chron | اخگره | Cinder | برجاآوار | Autoclast |