ی قرار عاشقانه
ی قرار عاشقانه
امروز آقامونو دیدم الهی فداش شم
مدارکشو پلیس گرفته بود گفتم نیا اینجوری شد منم ترسیدم گفتم بیا
از ساعت 8.30 صبح باهم بودیم تا 1 ظهر خیلی وقت بود ندیده بودمش
دلم شده بود قد اونجای مورچه واسش
ب قول خودش کلی بوس ذخیره سازی شد
ی گل خوشجلم واسم اورده بودولی
وقتی رسوندم دانشگاه استاد کچل بیریختم در دانشگاه بود
گلم تو ماشین جاموند
بعدا ک یادم اومد اس دادم ب پویان ک مواظب گلم باشه
اونم کلی ناراحت شد میخواست برگرده بیاره واسم ک نذاشتم
پویانم عاشــــقتم قد خدا
یکشنبه 95/2/26
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |