19.
19.
من نگران حادثه ی هر بهارم ! و چرخه ای که دور باطل میرود.
من نگران فوران احساسات و دست پنجه نرم کردنشان در پاییزم...
نگران آمد و رفت هایی که تا مرز مرگ و زندگی میبَرَدم و با این حال نفس کشیدن ادامه دارد !
و جنگجو بودن جنگجو جنگجو.....
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |