سر جلسه امتحان زبان ميخندم
معلم شيمى مون كه مراقب هم هست
ميكه جرا ميخندي
ميكم هيجى بلد نيستم
ميكه خوب باشو بركت رو بده
ميكم بزار همه رو الكى بنويسم
خلاصه كل بركه رو سياه كردم
و با قدم هاى اهسته و بيوسته بركه. رو به سمت مراقب بردم و به ارامى تحويل دادم
هيج كدوم از سوالا رو بلد نبودم
همه رو شانسى نوشتم
فقط خدا كنه قبول شم همين و بس
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |