وقتی اسمشو رو گوشیم یا تلفن خونه میدیدم شیرجه
میرفتم رو تلفن،اگه خودمم برنمیداشتمش،حتما باید بعد
مادرم باهاش حرف میزدم تا آروم بگیرم
الان!!
اسمش،خونه،دفتر...
کسی نباشه که جواب بده،انقد زنگ میخوره تا قطع کنه
و من فقط زل میزنم به گوشی
هیچ حسی وجود نداره دیگه،لااقل فعلا
اگه جای من باشین میفهمین،همین:))
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |