طلوعِ من
طلوعِ من
حالا که دلتنگی داره رفیق تنهاییم میشه، کوچهها نارفیق شدن
حالا که هی میخوام شب و روز بههمدیگه دروغ بگن، ساعتا هم دقیق شدن
+طلوعِ من! طلوعِ من! وقتی غروب سربزنه، موقع رفتنِ منه . . .
++نامجو میخونه
+++آدم دوس داره جون بده باهاش . . .
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |