مرا حیات ابد از لبت هوس باشد
مرا حیات ابد از لبت هوس باشد
مرا حیات ابد از لبت هوس باشد
که می گر آب حیات است یکنفس باشد
به زیر تیغ تو ای شوخ در صف عشاق
کسی که پیش نیامد همیشه پس باشد
تو آفتابی و با ذره کی شوی نزدیک
مرا ز دور همین دیدن تو بس باشد
دلم به سینه ی صد چاک بی تو محزون است
حزین بود دل مرغی که در قفس باشد
ببخش ساقی اگر جرعه ای دهد دستت
که غایت کرم است آنچه دسترس باشد
اهلی شیرازی
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |