دست از طلب ندارم
دست از طلب ندارم
شنبه شب ضی اومد خونه مون .
یکشنبه صب هماهنگ کردیم و با مامان و خواهر و مامانش و خواهرش رفتیم پل طبیعت و ناهار خوردیم .
دوشنبه حالم خیلی بد بود هم جسمی هم روحی .
سه شنبه کلاس کنسل شد . سوره اینجا بود . رفتیم خرید ( مثلا گوشی مامان). شب تر مح و همسرجانش اومدن و کلی شاد و خندون بودیم . خدا رو شکر .
امروز 4ش رفتم کلاس تذهیب همه چی خوب پیش رفت .
* این هفته با ح س ن ا سعدی و حافظ کار کردم .
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |