عنوان نداشت 5
عنوان نداشت 5
23اردیبهشت
جونم بگه که دیشب خوابشو میدیدم
براش تو نظرات نوشتم دیگه نیا چیزی بنویس که نیام سربزنم خدایی هم نیومدم چند شب اما دیشب تا همین العان ساعت 1.5دقیقه نیمه شب نیومدم. صبح تاحالا همش مغز من دستور میده فهیمممم برو تو.وبلاگش یه حسی اون وسط میگه خفه بابا میخوام نرم.خخخ.میگه شک نکن اومده یه چیزی گذاشته ها بعد اون حسه میگفت حالا میرم صبر کن که زد و شد نصف شب. خدایی اومده بود.
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |