علمدار عشق
علمدار عشق
اشعار مدح حضرت عباس علیه السلام
***
تا آبشار زلف تو را شب نوشته اند
ما را اسير خال روي لب نوشته اند
در اعتکاف گيسوي تو سالهاي سال
مشغول ذکر و سجده و يا رب نو�%B نمي رسد
رم�3E
در مسجد الحرام خم ابروان تو
مثل فرشتگان مقرب نوشته اند
در محضر نگاه الهی تو مرا
در خیل نوکران مهذَب نوشته اند
شبهاي جمعه که دل من مست کربلاست
از اشتياق وصل لبالب نوشته اند
با يک نگاه مادرت اينجا رسيده ايم
با اين دلي که فاطمه مذهب نوشته اند
از هر چه بگذرم سخن دوست خوشتر است
ما را فداي دلبر زينب نوشته اند
من را که بی قرار حرم می کنی بس است
اصلاً مرا غبار حرم می کنی بس است
شرط نزول کوثر رحمت دعاي توست
اصلاً تمام خلقت عالم براي توست
بالاتري ز درک تمام جهانيان
وقتي که انتهاي جهان ابتداي توست
حتي نداشت روح الامين اذن پر زدن
آنجا که از ازل اثر رد پاي توست
بي حب تو کسي به سعادت نمي رسد
رمز نجات اهل زمانه ولاي توست
آسوده خاطران هياهوي محشريم
وقتي رضاي حضرت حق در رضاي توست
فردوس ماست تا به ابد روضة الحسين
تنها بهشت اهل ولا ، کربلاي توست
در آستانة تو کسي نا اميد نيست
صحن امير علقمه دار الشفاي توست
از ابتداي صبح ازل فضل مي کني
ما را گداي دست اباالفضل مي کني
وقتي که هست دوش نبي آسمان تو
يعني تو از پيمبري و او از آن تو
فرزند خويش را به فداي تو کرده است
بسته ست جان حضرت خاتم به جان تو
معلوم کرد نزد همه حرمت تو را
با بوسه هاي دم به دمش بر دهان تو
فرمود هفت مرتبه تکبير عشق را
تا بشنود ترنم عشق از زبان تو
آواي «من أحب حسينا» وزيده است
هر روز پنج مرتبه از آستان تو
ما از در حسينيه جايي نمي رويم
هستيم تا هميشه فقط در امان تو
هر شب نشسته فطرس اشکم به راه عشق
آنجا که صبح مي گذرد کاروان تو
اين اشکها براي دلم توشه مي شود
اذن طواف مرقد شش گوشه مي شود
حال و هواي قلب من امشب کبوتريست
وقتي که کار صحن و سراي تو دلبريست
شبهاي جمعه عکس حرم زنده مي شود
تصوير رقص پرچم و گنبد چه محشريست
ما را اسير عشق تو کرده، تفضلت
با اين حساب کار شما ذره پروريست
با تربت تو کام دلم را گشوده اند
آقا ارادتم به شما ارث مادريست
در ماتم تو محفل اشک است چشم ما
اصلا بناي هيات ما روضه محوريست
ما سالهاست در غم تو گريه ميکنيم
هم ناله با محرم تو گريه ميکنيم