اگر هم رنگ پاییزم تو درکم کن
اگر مرغ شباویزم تو درکم کن
تو درکم کن اگر خاکم اگر سنگم اگر بیرنگ بیرنگم
به دل سوگند در این یک لحظه ی آخر که شب بیتابِ بیتاب است،
وجودم غرق بغض دیشبو رسوایی فرداست..
اگر شبنم به روی گونه ات خوابید دلت لبریز خواهش شد،
اگر بادی وزید زلفت پریشان شد تو درکم کن،
تو درکم کن که من هم عالمی دارم در این دالان تنهایی،
تو درکم کن که من هم بادو بارانم، همی خاکم، همی سنگم، اگرچه زردو بیرنگم، ولی دلتنگ دلتنگم،
دلت خوش لیک خواه نا خواه تو هم مثل منی امشب،
سحر نزدیک نزدیک است،
کسی درکم نخواهد کرد؟؟؟
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |