تو شرایطی که من عاشق یادگیری هرچیز هستم، فقط باید تلاش کنم
باید گاهی وقتا که نه، اکثر مواقع سخت بگذرونم
باید راهمو از دوستام جدا کنم
باید خط بکشم دور آدمایی که اسمشون دوسته ولی دیدنشون وقت آدمو هدر میده، جلوی پیشرفت آدمو میگیره
ترجیح میدم ارتباطم با افرادی که دوست صداشون میکنم در حد ماهی یه بار مسیج دادن باشه
بیرون رفتنا وقت آدمو میگیره
امروز با یکی از دوستام و بچه ش بیرون بودم
کافه بودیم
ساعت ۵ که کارم تموم شد رفتم
ساعت ۷ برگشتم
تا رسیدم خونه شد ۸
تا شام خوردم و به کارای دیگه م رسیدم شد ۱۰:۵۰ دقیقه
بخاطر یه بیرون رفتنی که از نظر بقیه ساده س من تقریبا ۶ ساعت وقتمو از دست دادم
توی این ۶ ساعت میتونستم حداقل ۳ ساعت درس بخونم
میتونستم یه طرح بزنم
میتونستم چیزای جدید یاد بگیرم
توی شرایطی که دارم کافه گردی میکنم، ترجیح میدم تنهایی برم کافه و یه مطلب بخونم، یه مطلب علمی
یه چیز جدید یاد بگیرم
من دارم از این پیشرفت علمی لذت میبرم
و نمیخوام خرابش کنم
من میخوام برم
گاهی وقتا فکر میکنم دلیل رفتنم علاقه ی زیاد به آمریکاس یا بی علاقگی به کشورم؟!!!
خیلی چیزا وجود داره
خیلی چیزا میتونه یه دلیل محکم برای رفتن بسازه
و این دلیل هرچی که هست انقدر قوی بوده که منو وادار کرده به شب و روز درس خوندن
منو وادار کرده به کار کردن
منو وادار کرده به جمع کردن رزومه
بیخیال
من برم
باید طرح بزنم
باید تا آخر هفته طرح های اسکن شده رو تحویل بدم
باید تمام طرح هارو تحویل بدم
شب بخیر