شنبه یه امتحان مهم داشتم
خداروشکر نمره م خوب شد
پیشرفتم زیادتر شده
اونقدر که دارم به چشم میبینم که چطور نمراتم دارن به اون چیزی که میخوام نزدیک میشه
و گاهی وقتا به این فکر میکنم که از خودم درسم راضی ام
آمریکا رفتن یه رزومه ی خیلی قوی میخواد
بخاطر همین دارم سخت میگذرونم
سخت که نه
سعی میکنم از همین سخت گذروندنا هم لذت ببرم
من که کاری ندارم توی زندگی غیر از درس خوندن
شغلمم که مرتبط با درسمه
تازه شغلم خودش یه رزومه ی قویه
و بقیه ی وقتمو فقط دارم درس میخونم
چون واسم مهمه
واسم مهمه که نفر اول بشم
نمیخوام هیچ کس ازم جلو بزنه
دارم تبدیل میشم به آدمی که سر امتحانا درس خونده و برگشو جوری میذاره که هیچ کس از روش نبینه
تا بتونه نفر اول باشه
چند روز پیشا یه فیسبوک واسه خودم ساختم
بعد از یک سال و نیم خواستم توی اون شبکه ی اجتماعی باشم
نمیخواستم مثل ایرانیا باشم که هر چندوقت یه بار توی یه برنامه یا شبکه جمع میشن و دو روز بعد میرن توی یه برنامه یا شبکه ی دیگه
میخواستم مث آدمای کشورای دیگه یه اکانت فعال توی فیسبوک داشته باشم
ولی فیسبوک هم دیگه مثل سابق نیست
همه چیز عوض شده حتی سایت فیسبوک
فرندای فیسبوکم دیگه اون فرندای سابق نیستن
هر سه چهار روز یه بار هم نزدیک ۱ دقیقه میرم فیسبوکو چک میکنم
و توی این چند روز فهمیدم فیسبوک عوض شده
ولی نه به اندازه ای که من عوض شدم
این عشق رفتن به آمریکا نیست که منو انقدر تغییر داده
این امید و انگیزه س که مدام منو تغییر میده
اینکه من تلاش میکنم فقط یه دلیل داره و دلیلشم اینه که میخوام سرنوشتم اون چیزی باشه که خودم میخوام
میخوام واسه ی چیزی که میخوام بیشتر تلاش کنم
حتی اگه قیمت تلاشم عمرم باشه که پای درس خوندن بگذره
وقتی آدم انگیزه داره که هدفش همه ی زندگی و آرزوش باشه
وقتی آدم به هدفش عشق بورزه برای بدست آوردنش تلاش میکنه
بیخیال...
من برم دیگه
فعلا بای