خانواده
خانواده
نمیدونم تا چه میزان باید من بعنوان فرزند ارشد خانواده حامی خانوادم باشم.
زندگی که من بدنبالشم تنهایی مفرطه. استقال کامل.
اما هممون محتاج همدیگه ایم و کامل نیستیم. نمیدونم وقتی زندگی تنهایی رو بطور رسمی اغاز کنم 4_5 سال دیگه چه مشکلاتهمراهم خواهد بود.
اما مسله اینجاست که نمیتونم بیشترازین رفتار زشت خواهرمو تحمل کنم،اون بشدت بی ادب، گستاخ و خودخواهه
اما من نگرانه ایندشم. نگران نادونی و حماقت و جوگیر بودن.
واقعا جوه خونه برام غیرقابل تحمل شده.
بی نظمی که بی داد میکنه
بی ادبی و بی حرمتی که هیییچکس بهش هیچ عکس العملی نمیده.
مزخرفه
نمیدونم تکلیفی که دربرابر خانوادم دارم چیه؟؟؟؟
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |