پایان نامه بررسی دیات
پایان نامه بررسی دیات
پایان نامه رشته حقوق با موضوع دیات در 150 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
حارصة با اهمال حروف زخمی است كه پوست را میشكافد و به آن آسیب وارد مینماید. همچنانكه در القواعد و النافع و محكی المحیط و ادب الكاتب و نظام الغریب[1] آمده است، و از ازهری روایت شده است كه «اصل حرص قشر است (یعنی كندن پوست) و به همین دلیل شكاف زخم حارصه نامیده شده است و به انسان طمعكار حریص گفته میشود چرا كه او به وسیله حرصش صورتهای مردم را از پوست جدا میكند.»
و در كشف اللثام آمده است كه: «در اكثر كتابها به معنی چیزی است كه پوست را میشكافد، آنجا كه میگویند: حرص القصار الثوب (لباس شوی لباس را میشكافت)، هنگامی كه آنرا پاره كرد و در المحكم[2] آمده است كه حاصره چیزی است كه جلد یا پوست را میشكافد یعنی اندكی آن را پاره میكند. گفته میشود حرص رأسه بفتح راء و یحرصه بكسر راء حرصاً با اسكان راء، یعنی آن را پاره كرده و پوستش را كند و برداشت. و آنچه كه از آن عبارت برداشت میشود این است كه شق، وقشر به یك معنا میباشد. و مشاهده كردی كه میدانی در اسامی بین آن دو فرق قائل شده است و آنچه را كه سبب قشر میگردد قاشره و آنچه را كه سبب شق (شكافتن) میگردد حارصة نامیده است. و ثعالبی در فقه الغة یا زبانشناسی از حارصه سخنی به میان نیاورده است، بلكه گفته است كه اولین مرتبه و قسم شجاج یا جراحات سر و صورت قاشرة میباشد.[3]
آنچه كه برای من محرز است این است كه حارصه زخمی است كه پوست را میشكافد بدون اینكه سبب خونریزی گردد، اگرچه دارای درجات مختلفی باشد. اما در آن اجماع بر این است كه دیهی آن یك شتر میباشد همچنانكه المشهور و نیز عامهی متأخرین بر این عقیده بوده و در این زمینه هیچ اختلافی را پیدا نكردم. مگر آنچه را كه از اسكافی روایت میشود مبنی بر اینكه دیهی آن نیم شتر است. و این روایت با اینكه نادر میباشد لكن هیچ سندی را برای آن نیافتم. علاوه بر صلاحیت آن جهت مخالفت با روایت منصور بن حازم[4] از امام صادق(ع)، روایتی كه اگرچه صحیح نمیباشد، لكن از آن نزدیك میباشد. و با این حال این روایت تصحیح شده است با آنچه كه مشاهده كردی مبنی بر اینكه: «دیهی حارصه یك شتر میباشد.»
بله در كشف اللثام و كتابهای دیگر آمده است كه اقتضای تعمیم آن همچون فتاوی، عدم فرق در آنرا بین مرد و زن بیان میكند. اما از الغنیة و الإصباح و الجامع روایت شده است كه در آن یك صدم دیهی وجود دارد و میگوید: و این امر فرق بین آنها را اقتضا میكند. و در آن مورد، ظاهر امر این است كه همگی نسبت به آن برابر میباشند، همچنان كه تصریح به آنرا در برخی از روایات[5] كه در باب المنقلة آمده مبنی بر اینكه دیهی آن پانزده شتر میباشد. میگوید: «عشر و نصف عشر (پانزدهتا)». كه در این صورت منظور از دیه در گفتارشان، دیهی مرد میباشد كه اصل بر آن است نه دیهی زن كه نصف آن میباشد. در این صورت اختلاف ضعیف در این باره بوسیلهی عدم وجود دلیلی كه در مورد این كلیت ذكر شده قضاوت نماید، برطرف میگردد.
مضاف بر عدم تفاوت بین زن و مرد در جراحات مادامی كه به ثلث و بیشتر نرسیده باشد. همچنان كه سابقاً گفتار مربوط به آنان مشاهده نمودید و بعداً نیز بر آن واقف میشوید. انشاءالله.
و شاید اجماع اصحاب در اینجا براساس استناد به آنچه كه قبلاً ذكر كردهاند است. و از قاعدهی مذكور ناشی میشود. بلكه این امر روایت صریح العلابن الفضیل[6]میباشد كه از أبی عبدالله(ع) روایت میكند، آنجا كه میگوید: «دیهی موضعه پنج شتر و دیهی سمحاق چهار شتر، ودر مورد دامیه اگر عمد باشد صلح یا قصاص جاری میگردد. و اگر خطا باشد، دیه حكم آن میباشد.
و دیهی منقلة پانزده و جائفة ثلث دیه و مأمومة ثلث دیه و جراحت مرد و زن تا هنگامی كه به یك سوم دیه برسد، با هم برابر است ولی اگر از این حد بیشتر شد، مرد دو برابر زن دیه میگیرد.»
و همچنین در كشف اللثام و كتب دیگر آمده است كه مقتضای آنها عدم فرق بین حر و عبد یا آزاده و برده میباشد، برخلاف ابن حمزه كه با قرار دادن أرش در مورد عبد یا مملوك بین آنا دو فرق قائل شده است. و در این مورد ظاهراً اجماع كلی بر آنجه كه ابن حمزه ذكر كرده است وجود دارد، اگر چه اینجا از آن سخنی به میان نیاوردهاند. همچنین استناد به آنچه كه سابقاً ذكر كردهاند مبنی بر آزاده یا حر بودن اصل برای عبد بودن است در تمامی چیزهایی كه برای او در نظر گرفته شده و مقدار است و نیز عبد بودن اصل است برای حر یا آزاده بودن دربارهی مواردی كه برای او در نظر نگرفتهاند، وجود دارد. در این صورت مقدر مذكور به نسبت دیه مد نظر بوده و در عبد مثل آن به نسبت قیمتی كه دیهی اوات در نظر گرفته میشود، مادامی كه از دیهی حر یا آزاده بیشتر نباشد. و از اینجا است كه در الریاض[7]آنرا بعید ندانستهاند و دربارهی روایت حریذ[8] از امام صادق(ع) خواهید دید كه مطابق آنچه كه ذكر كردیم، صریح میباشد، آنجا كه میفرماید: «در مورد كسی كه بر عبدی زخم موضعه ایجاد كند میفرمایند: باید نصف یك دهم قیمت عبد را بپردازد.»
به هر حال آیا آن دامیه است؟ شیخ (ره) در محكی النهایة و المبسوط و الخلاف و ابن زهرة و حمزه و الكیدری و القاضی و یحیی بن سعید، براساس آنچه كه از آنها روایت شده است میگوید: بله. و این امر به خاطر فرموده امام صادق(ع) در روایت السكونی [9]میباشد كه میفرمایند: «پیامبر(ص) در مورد دامیة با دیهی یك شتر قضاوت نمودند.» و نیز فرمایش امیرالمومنین(ع) در روایت مسمع [10] نیز همانند آن است. با آنچه كه مشاهده كردید كه دیهی حارصه یك شتر است. و این حكم اگرچه فقط بر تساوی از لحاظ حكم دلالت میكند، و نه ترادف، با این حال جهت مطلب مورد نظر ما كافی میباشد. و شاید مراد نیز همان باشد.
قیمت : 4,800 تومان
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .